اشکانیان به قدرت رسیدند
نظام اداری
شاه ونمایندگان او در شهرها
سه مجلس تصمیم گیری
اداره ی ایالات
سپاه
تمدن اشکانی
شهرها و پایتختها
دین اشکانیان
مسکوکات
زبان
( ۲۵۰ ق . م - ۲۲۴ م )
اشکانیان که از قوم پارت بودند از ایالت پارتیا که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند . نام سرزمین پارت در کتیبه های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می شود .
چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند ، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می توان خواند .
ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمـک و سیستــان محـدود می شد .
قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر می زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیة خراسان مسکن گزیدند .
● اشکانیان به قدرت رسیدند
دورة اشکانی ۴۷۰ سال امتداد داشت . در اوایل این دوره که تقریباً یک صد سال دوام یافت ، اشکانیان به تحکیم مبانی دولت جوان خود پرداختند و دولت یونانی باختر را در شرق و دولت یونانی سلوکی را در غرب مغلوب نمودند . در اواسط دورة اشکانی که روزگار عظمت ایشان است ، شاهان آن سلسله با بهره مندی در برابر رومیان و مردمان نیمه متمدن آریایی که سکها خوانده می شدند ، می جنگیدند و خود را در عظمت به پای دولت روم رسانیدند . اشکانیان در اواخر عصر خود ، روی به انحطاط گذاشتند و سرانجام به دست ساسانیان منقرض گشتند و مرکز قدرت از خراسان به فارس منتقل گشت .
قلمرو اشکانیان
حدود کشور اشکانی در دورة عظمت آن از طرف مغرب به رود فرات ، و از مشرق پنجاب و سند ، و از طرف جنوب خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند ، و از شمال کوههای هیمالایا و رود سیحون و دریای خزر و کوههای قفقاز بوده است .
▪ نظام اداری
ـ شاه ونمایندگان او در شهرها
اساس سلطنت در دورة اشکانی بر ملوک الطوایفی بود . شاهنشاهان ایشان خود را شاه ممالک و به زبان یونانی بازیلوس بازی لئون
Bosileus Basilion یعنی ، شاه شاهان می خواندند .
علاوه بر شهربانان که نمایندة شاهنشاه در استانها بودند ویسبذان یا تیولداران نیز وجود داشتند که قسمتی از ولایات را که ویس خوانده می شد به طور تیول به آنان واگذار شده بود .
ظاهراً نه تنها فرمانروایانی که از نسل شاهان بودند ، عنوان شاه داشتند بلکه هر یک از ایالات هیجده گانة اشکانی نیز پادشاه داشتند که او را به پهلوی کذک خوذای یعنی کدخدا می نامیدند .
سه مجلس تصمیم گیری
شاهنشاه اشکانی همواره با دو مجلس که یکی شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان یا سنا بود مشورت می کرد .
ظاهراً مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو مجلس در مواقع ضروری تشکیل می شد که آن را مهستان می نامیدند . مجلس مهستان همیشه پسر شاه را به جای او برمی گزید و گاهی برادر
شاه یا عموی او را به سلطنت بر می داشت .
▪ اداره ی ایالات
حکام ایلات یا استانداران را در دورة اشکانی بدخش یا بدیــشخ می خواندنــد . سرزمینهای استاندار نشین اشکانی را به هیجده ایالت رسانیده اند و آنها ولایاتی از قبیل :
بابل و همدان و ری و قومس و پارت و گرگان و زرنگ (سیستان ) و غیره بودند .
غیر از این ولایات هیجده گانه دیگر ولایتها حکومتهای خود مختار داشتند و شاهان ایشان همه ساله باجی به شاهنشاه بزرگ اشکانی می پرداختند و در مواقع جنگ او را به سپاه و سرباز یاری می کردند .
بعضی از این ولایات عبارت از : آذربایجان ، خوزستان ، پارس و ارمنستان و غیره بودند . بسیاری از پادشان محلی مانند امیران پارس و خوزستان حق سکه زدن داشتند . در ممالک اشکانی بیش از شصت شهر یونانی وجود داشت که مردم آن بنا بر قوانین و رسوم خود اداره می شدند و همینها بودند که موجب انتشار آداب و اخلاق یونانی در مشرق زمین گردیدند .
▪ سپاه
در این دوره مرد نجیب و آزاده ، سواری که وقت خود را در جنگ یا شکار می گذرانید .
اشکانیان دارای ارتش منظم نبودند . هر ویسبذ یا فئودال بزرگ دارای سپاه خاص خود بود و در هنگام جنگ از مردان آزاد و بردگان خود استفاده می کرد . سوار نظام اشکانی مجهز به سلاح آهنین و زرهی که به زانو می رسید بود .
این زره از پوست شتر ساخته شده و به آن قطعاتی از آهن می دوختند . کمانداران علاوه بر تیر و کمان مجهز به نیزه و شمشیر نیز بودند . لشکر پارتی غیر از اسب از شتر نیز استفاده می کرد . شیوة نبرد در آن دوره جنگ و گریز بود . پیاده نظام کمتر از سواره نظام اهمیت داشت و لشکر پیاده را بیشتر بردگان و روستائیان تشکیل می دادند .
سپاه پارتی بیشتر تدافعی بود نه تهاجمی . سوار نظام کلاهخودی از آهن یا پولاد بر سر می گذاشت و یک شلوار چرمی تاگوژگ پا می پوشید . پارتیها جنگ را با فریادها و حمله شروع می کردند و صدای طبل و دهل مانند غرش رعد و به همه جا می پیچید . شیوة جنگ آنان چنین بود که سپاه بیگانه را به داخلة کشور کشانیده همواره عقب می نشستند و آذوقه را معدوم و چاههای آب را پر از خاک می کردند . آنگاه مردم محل را بر دشمن می شورانیدند تا سرانجام او را شکست می دادند .
▪ تمدن اشکانی
ـ شهرها و پایتختها
پایتخت دولت اشکانی بر حسب توسعة آن کشور تغییر می کرد .
زمانی که اشکانیـان در سرزمین پـارت حکومــت داشتند ، پایتخت آنان در شهر نسـا ( نزدیک عشق آباد ) و سپس در شهر اساک نزدیک قوچان بود .
در زمان تیرداد اول پایتخت خود را به هکاتم پیلس یا شهر صد دروازه در نزدیکی دامغان انتقال دادند ، بعداز آنکه مرز ایشان به رود فرات رسید شهر تیسفون را که در جانب چپ دجله مقابل شهر سلوکیه ساخته بودند به پایتختی برگزیدند .
پادشاهان اشکانی به مناسبت تغییر فصل در شــهـرهای مختـلف ایران از قبیـل ری و همـدان و گرگـان و بابل گردش می کردند .
در زمان بلاش اول شهر جدیدی به نام ولاشکرد در نزدیکی بابل بوجود آمد . ظاهراً قصد بلاش از ایجاد این شهر آن بود که یک مرکز جدید بازرگانی به جای شهر قدیم سلوکیه تأسیس کرده باشد .
ـ دین اشکانیان
اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه و سکها مظاهر طبیعت را مانند آفتاب و ماه و ستارگان می پرستیدند .
پس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند ، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت در آمدند . چنانکهبلاش اول در صدد گردآوری اوستا برآمد .
از مذاهب معروف دورة اشکانی مهرپرستی است .
خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود . مهر با شمشا ( شمس ) خدای بابلی یکی دانسته شده است . دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می کرد . از آداب این مذهب تقدیس گاو و غسل تعمید و استعمال نان و آب و شراب مقدس بود .
مهر پرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می خواندند . سپس مهرپرستی اشاعه یافته از ایران به اروپا رفت و رومیان پیش از قبول دین عیسی غالباً مهرپرست بودند .
اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود . چنانکه یهودیان ، اشکانیان را حامی خود می شمردند .
ـ مسکوکات
سکه های پارتی فقط از نقره و برنج بود و در زمان آنها پول طلا تنها از راه بازرگانی به ایران وارد می شد .
واحد پول اشکانیان « درخم » نام داشت که کلمه ای است یونانی و بعدها به صورت درهم و درم در آمده است .
خط و زبان سکه های اشکانی ، یونانی است . عناوینی که شاهان به تقلید سلوکی بر روی سکه های خود ضرب کرده اند بسیار است . روی سکه ها صورت شاهان اشکانی است که بر تخت نشسته و کمانی به دست گرفته و زه آن را می کشند .
بعضی از سکه ها نیز دارای صــورت خدایــان یونانی می باشد . مسکوکات پارتی بر طبق تقویـم سلوکیـان تاریــخ گذاری می شـد که مبدأ آن ســال آن سال ۳۱ ق . م یعنـی ، سـال جلـوس سلوکوس نیکاتر بر تخت شاهی است .
از قرن اول بعد از میلاد ، کـم کـم خط سکه های پارتی از یونانی به خط و زبان آرامی تبدیل می شود و از مرغوبیت جنس و فلز آنها کاسته می گردد .
سکه های نقره اشکانی عبارت از یک درهمی و چهاردرهمی است که ضرب آنها بیشتر در شهرهای یونانی بین النهرین بعمل می آمده است .
▪ زبان
زبان پارتها از خانوادة زبانهای هند و اروپایی و از دستة زبانهای ایرانیمیانه است و آن زبانی است که به نام پهلوی معروف گردیده است .
زبان پهلوی شمالی را پارتی یعنی اشکانی و زبان پهلوی جنوبی را پارسیک یا پهلوی ساسانی می نامند .
اشکانیان از بدو تأسیس دولت خود تا زمان گودرز اشک بیستم (۵۱ م ) تحت تأثیر هلنیسم و یونانی مآبی قرار گرفتند . در این دوره پادشاهان و شاهزادگان اشکانی غالباً به زبان یونانی آشنا بودند .
چنانکه اردوان اول اشکانی و ارد اول این زبان را بخوبی می دانستند . فرهنگ و آداب یونانی آنقدر در این دوره رواج داشت که پادشاهان اشکانی چون ارد بآسانی از نمایشهایی که هنرمندان یونانی می دادند استفاده می کردند .
اما دانستن زبان یونانی از زمان گودرز به بعد رو به انحطاط گذارد. زیرا ، خطوط یونانی سکه های آن زمان خوانا نیست .
خط ملی اشکانیان ، خط آرامی بود که از زمان هخامنشیان به ایشان به ارث رسیده بود .
بعضی از پادشاهان ایشان مانند : مهرداد چهارم و بلاش اول و اردوان پنجم سکه های خود را به زبان پهلوی و خط آرامی ضرب کرده اند .
از جمله از اسنادی که در این زمان پیدا شده ، قباله ای است مربوط به فروش یک تاکستان به زبان پهلوی و خط آرامی که در اورامان کردستان بدست آمده است .
ـ تاج پادشاه اشکانی
ـ بازرگانی و راهها در زمان اشکانیان
ـ کشاورزی در زمان اشکانیان
ـ آثار به جا مانده از تمدن اشکانی
چهار محقق ایرانی با ارایه مقالههای خود در طول برگزاریهمایش بینالمللی "نسا کانون توسعه فرهنگ جهان" در ترکمنستان، عظمت و شکوه تمدن پارتها را در قرن سوم پیش از میلاد بررسی کردند.
همایش بینالمللی "نسا کانون توسعه فرهنگ جهان" از روز چهارشنبه در عشقآباد پایتخت ترکمنستان با حضور اندیشمندان و محققان ۲۰کشور جهان از جمله محققانی از جمهوری اسلامی ایران آغاز شده بود که جمعهشب به کار خود پایان داد.
شرکتکنندگان از کشورهایی همچون ارمنستان،آلمان، هلند، هند،اردن، ایران، ایتالیا، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، آمریکا، تاجیکستان، ترکیه و ژاپن ۱۲۰مقاله به این همایش بینالمللی ارایه کردند.
بهگزارش روز شنبه ایرنا از عشقآباد، "مهدی یعقوبی"در مقالهای با عنوان "نسا پایتخت دولت پارت،پل پیوست بین شرق و غرب" گفت که فلات ایران از گذشتههای بسیار دور، ارتباط و پیوستگی قابل توجهی با این نواحی جغرافیایی داشته که بعدها با هجوم یا مهاجرتهای مکرر اقوام مختلف از شمال شرقی ایران، این ارتباط دو چندان شد.
کارشناس سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی تصریح کرد که برخی باستانشناسان معروف نظیر "دیاکونف" تمدن ابتدایی برخیاز نقاط شمال شرق و شمال ایران از جمله "تورنگ تپه" استراباد (گرگان) فعلی را با تمدن اولیه آسیای مرکزی مرتبط دانستهاند.
وی در مقاله خود پیشینه دولت پارت در محدوده خراسان فعلی و بیابانهای بین رود "جیحون" و دریای خزر عنوان کرد و گفت که حدود هفت قرن بعد از این اقوام "اوغوزها" جایگزین آنها شدند.
این محقق ایرانی در مقاله خود تصریح کرد که امپراطوری اشکانی یکی از جذابترین دورههای تاریخی ایران، تقریبا در مجاورت یونان و رم بوده که عظمت و شکوه تمدن پارسها را یکبار دیگر احیا کرد.
وی گفت که پارتها نخستین جلوههای هنر معماری را در نسا اولین پایتخت خود خلق کردند و این هنر در برخی مواقع آمیخته با هنر یونانی شد و به خارج از ایران و منطقه بینالنهرین گسترش یافت.
مهدی یعقوبی تاکید کرد که بازماندههای آثار معماری دوره پارتها هم اکنون در بازمانده شهر "صد دروازه" دامغان، "کوه خواجه" سیستان و معبد "آناهیتا" در کنگاور و دیگر نقاط ایران میتوان مشاهده کرد.
وی در این مقاله تصریح کرد که تمدن و فرهنگ شهر قدیمی نسا با فراز و نشیبهای همراه بوده که باید محققان، تحقیقات زیادی را در این زمینه انجام دهند.
"محمود بختیاری شهری" باستان شناس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی نیز در مقالهای با عنوان "نسا مرکز گسترش معماری و شهرسازی امپراطوری پارت" تصریح کرد که در طول تاریخ ساخت بسیاری از شهرها را به پارتها نسبت میدهند ولی هنوز تحقیق کاملی در این زمینه صورت نگرفته است.
به اعتقاد این باستان شناس ایرانی، اوج عظمت شهرسازی قوم پارت در نسا بوده که آمیختهای از اصول معماری یونانیان و هخامنشیان بوده است.
بختیاری شهری در مقاله خود نتیجهگیری کرد که پارتها با درایت و کاردانی بالای خود توانستند از این مکان (نسا) دامنه نفوذ خود را به عنوان یک امپراطوری مقتدر به شرق و غرب گسترش دهند.
"رجبعلی لباف" باستان شناس ایرانی نیز درمقالهای باعنوان "چگونگی ادامه حیات نسای کهن در دوران اسلامی" تصریح کرد که این شهر تاریخی بعد از اسلام نیز دوباره رو به رونق گذاشت ولی در سال ۶۱۸هجری قمری بر اثر حمله مغولها کاملا ویران شد.
وی در مقاله خود تاکید کرد که این شهر بزرگان علم و ادب زیادی را در دامان خود در بخش فلسفه، عرفان، ادبیات و همچنین نجوم پرورش داده است.
رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان نیز با ارایه مقالهای به این همایش گفت که بخش عمدهای از سرزمینهایی کهامروز به نام کشورهای آسیای مرکزی معروف است ونیز سرزمینهای ایران، افغانستان، پاکستان، عراق، قفقاز و حتی گاهی آسیای صغیر را نیز شامل میشده، سلسلههای نظیر هخامنشیان،اشکانیان تا افشاریان بر این بخشها حاکمیت داشتند.
وی افزود: همواره داد و ستد و گسترش مبادلات قومهای مختلف در اثر تاریخ مشترک سیاسی و امتزاج فرهنگهای آنان صورت میگیرد که از جمله آن جشن آغاز بهار طبیعت بهعنوان عید نوروز در نزد مردم این کشورها و حتی کشورهای نظیر گرجستان، آذربایجان، ارمنستان، تاتارستان و بخشهایی از هند، پاکستان، ترکیه، عراق و سوریه است.
"مصطفی ناصر" گفت: هماکنون ضربالمثلهای مشترک زیادی بین مردم این کشورها وجود دارد که به عنوان نمونه یکی از محققان ترکمنستانی بیش از ۴۰۰ ضربالمثل مشترک فارسی و ترکمنی را جمع آوری کرده است.
وی در مقاله خود اظهار امیدواری کرد برگزاری همایش بینالمللی نسا، نقش مهمی در استحکام دوستی بین ملتها ایجاد کند.
بر اساس نوشتههای تاریخی، شهر نسا در دوره اشکانیان شهری آباد در خراسان شرقی میان شهر مرو و بلخ بوده است بطوریکه تیرداد دومین پادشاه اشکانی این شهر را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرد.
منطقه تاریخی نسا قدیم که در سالجاری میلادی از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در فهرست آثار این سازمان قرار گرفت، در ۱۵کیلومتری غرب عشقآباد پایتخت ترکمنستان واقع است.
● معماری کاخ ها و بناها در دوره اشکانیان (پارتیان):
قوم پارت یا پارتوا یکی از شعبه های نژاد آریایی ایرانی است در کتیبه داریوش اول هخامنشی بر بیستون سرزمین آنرا را((پرتو)) نامیده اند . این ناحیه از شمال خراسان و ماوراالنهر و همین نام بعدها به پهلو تبدیل گردید .(خراسان بزرگ شامل :خراسان فعلی ماورا النهر افغانستان کنونی می شده است.) پارتوا یکی از استانهای زمان هخامنشی بود. بنا بر گفته استرابو رهبر پارتها مردی بنام آرساکس (ارشک ارشاک) بود که بعدها نیای فرضی پادشاهان اشکانی پارت شد. پارتها حکومت ساقط شده هخامنشی را از جانشینان اسکندر مقدونی (سلوکیان) باز پس گرفتند . و توانستند یک دولت نیرومند و عظیم را برای مدت پنج قرن پایه گذاری نمایند.
پارتها در زمینه هنرها بویژه در معماری ابتکارات بدیعی داشتند آنها با برخوداری از پیشینه غنی دوباره به احیای هنرهای فراموش شده و یا تغییر یافته ایرانی پرداختند با فترتی که در هنر ایران پدیدار شده بود نه تنها احیاگر معماری و سنتهای گذشته ایران شدند بلکه تحول ملی عظیم در رمینه شهر سازی و معماری ایجاد کردند و در معماری دو عنصر نو ظهور افزودند یکی احداث گنبد بر روی بناهای چهار ضلعی (مربع شکل) از طریق فیل پوشها و دیگر توسعه ساختمان ایوان تاق دار . ایوان اتاق راستگوشه ای است با طاق بشکه ای که در قسمت پشت بسته بوده و در جلو-معمولا رو به بیرون یا حیاط قرار دارد-کاملا باز است. از زمان پارتها ایوان نقش مهمی را در معماری آسیای غربی باز می کند . منشا ایوان موضوعی است در خور اندیشه بعضی آنرا به درختان و شاخه های پوشیده با حصیر و گل و نیز به تاثیر اتاقهای بشکه ای منتسب می کنند . چنین بناهایی هنوز در طول رودخانه یا دریاچه هیرمند در شرق ایران و احتمالا در پیرامون دریاچه آرال در آسیای مرکزی دیده می شوند. این نواحی مناطقی هستند که پارتها از آن برخاسته اند و لیکن سابقه تاقهای آهنگ با انواع قوسها (نیم بیضی) از آثار معماری هفت تپه (ایلام میانی) آشنا شدیم و این نشانگر آن است که پارتها با توجه به شرایط زمانی و موقعیت مکانی دست به چنین ابتکاراتی زده اند.
زیرا عواملی مانند زلزله آب و هوایی و گستره وسیع امپراتوری تاثیر گذار در روند تخریب آثار معماری بوده اند. از اینها که بگذریم باید به این مسئله هم توجه کنیم که پارتها بناهای خود را بسیار ساده و با خشت خام ساخته اند. پی درگاههای این بناها که به مرور زمان ویران شده و گزند دیده است اگر با آجر یا سنگ ساخته شده بود بسیار بیشتر دوام داشت.
گاهی آجر هم به کار می بردند و آن برای ساختمانهای مهم همچون کاخ فرمانروایان و پرستشگاهها بود. سنگ هنگامی که به کار برده می شد که در محل موجود بود یعنی اصل استفاده از مصالح محلی و بومی بوده است و البته شرایط اقتصادی و وضع مادی هم بسیار تاثیر گذار بوده است و از طرفی در پهناوری بسیار شاهنشاهی پارت و گوناگونی سنتهای مردم ان باید ما را آگاه ساخته باشد که یک سبک معماری در سراسر این کشور نمی توانست باشد . اما با کاوشهایی که در مناطق مختلف صورت گرفته از آثار بجای مانده از دوره پارتها و آثار پس از آن به سبک سابق ساخته شده اند می توان سبک معماری و حتی ویژگیهای آنرا مشخص نمود از آن جمله:
-حداکثر استفاده از مصالح بوم آورد مثل پارتها استفاده از سنگگ لاشه خشت خام و پخته...
-استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته تاق و گنبد به خصوص گنبد با استفاده از مصالح بوم آورد.
- استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته تاق و گنبد بویژه گنبد با استفاده از مصالح بوم آورد.
-پرهیز نکردن از شکوه و ارتفاع زیاد.
-تنوع فوق آلعاده در طرحها .
-استفاده از ملات ساروج که به کمک آن توانستند فضاهای معماری وسیع را ایجاد نمایند.
پارتها شهرهای بسیار کهن را مانند بابل و اروک در اختیار داشتند و نیز شهر آشور با اینکه از نقشه چندان منظمی برخوردر نبودند اما پارتها شهرهایی را بنیاد گذاشتند که براساس نقشه دایره شکل بود که شهرهای مرو تیسفون و الحضر دارای چنین پلانی بودند. از فضای دایره وار می توان آسانتر از چهار گوش دفاع کرد و نیز با رو کشیدن آن هم آسانتر است . این شیوه شهرسازی تا زمان ساسانی و اسلام ادامه یافت. معمولا شهرهای پارتی دارای برج و بارو بودند باروهای شهر مرو از خشت خام بود با برج ها و کنگره های قائم الزاویه و سوراخهایی برای تیراندازی .
در درون شهرهای پارتی مهمترین ساختمان معمولا ارگ و پرستشگاهها بودند. برخی معتقدند هنر پارتی در حدود سال ۲۵۰ ق.م پا به عرضه وجود نهاده اما باید آغاز آنرا از ابتدای پادشاهی مهرداد دوم (سال ۲۰۳ ق.م) دانست. بطوریکه عنوان گردیده معماری را باید از اولین مکانهای استقراری پارتها آغاز کرد. در این بررسی ما به شرح جزئیات معماری بعضی از آنها می پردازیم.
▪ آثار معماری شهرنسا:
آثار و بقایایی که از نسا در نزدیکی شهر عشق در دوره پارتیان بدست آمده نشانگر این امر است که این شهر قدیمی ترین محل سکونت پارتها بوده است. بسیاری از بناهای یادبود با پلان های جداگانه مشخص شده است.
((نسا)) یا ((پارتانیسا)) شهری است که روی یک تپه کوچک طبیعی ساخته شده است. این ارگ (دژ) که براساس لوحی گلی که در آن پیدا شد مهرداد کرت نام داشت و توسط مهرداد اول ساخته شده است . دیوارهای بستر آن ۲۰ تا ۲۵ متر ارتفاع و ۵ متر ضخامت داشت و با استفاده از گل ساخته شده بود و نمای آن را با آجر پوشانده بودند . ورود به ارگ از طریق پاگردهایی که در پی دیوارهای گرد شهر قرار داشت صورت می گرفت.
بناهای داخل ارگ شامل یک کاخ موسوم یه ((خانه مربع)) تعدادی معبد است. اتاق اصلی کاخ تالاری ستون دار به مساحت تقریبی ۲۰ متر مربع بود. سقف آنرا با استفاده از تیرهای بزرگ روی چهار ستون بزرگ چهار پر (شبدری) که در واقع اتاق آنرا به سه راهرو تقسیم کرده بود پوشانده شده بود بخش مرکزی توسط تیرهای چوبی به صورت گنبدی کار شده که این روش را می توان اساسی برای گنبدهای ابداعی دوره پارتی دانست. سطوح دیوارهای این بنا به رنگ قرمز و سفید رنگ آمیزی به طور افقی توسط موادی از ظروف کوچک سفالی و به طور عمودی با ردیفهایی از نیم ستون که روی هر دیوار شش تا از آنها قرار داشت سرستونها به شیوه ستونهای کورنتی تزئین شده بود که این نشانگر نفوذ هنر هلنیسم به بخشهای آسیای میانه بوده است.
بخش اصلی یکی از معابد به شکل دایره و قطر آن ۱۷ متر است این بنا نیز مانند تالار بزرگ کاخ آی خانوم فاقد ستون بود. از نحوه مسقف نمودن آن اطلاعی نیست ولی به نظر می رسد که از گنبد استفاده کرده باشند . این معبد هم مانند کاخ ها دارای رنگ آمیزی بود. دیوارها به رنگ سفید با استفاده از نواری مرکب از سفالهای نقش دار و بخش فوقانی نیم ستون تزئین شده بود . این فضای مدور بخش مرکزی یک مجموعه چهارگوش را که توسط یک دالان یا راهرو محاط شده بود تشکیل می داد . در کنار این معبد یک واحد مرکزی (معبد) چهار گوش دیگر با برج دالان دار قرار داشت . بخش اداری آی خانوم نیز دارای همین نقشه است و در تمام طول دوره حکومت پارتها و حتی ساسانیان ساختن چنین بناهای ادامه داشت.
معماران پارتی درست فرمولهای مختلف ساختمانی را آزمایش کردند در خانه مربع به سبک متداول صحن ستوندار با اتاقهای دارای ستونهای بلند در چهار سمت بازگشتند ورودیها نیز به همین اندازه حالت تجربی داشت و شامل ورودیهای ساده هشتی ها و مدخلهای ستوندار می شد تا اینکه ایوان را در قرن اول میلادی ساخته اند. احتمالا در تکامل ایوان دوره پارتی دو مرحله وجود داشته است . مرحله نخست تنها یک تالار که دارای سه دیوار یا سقفی متشکل از تیرهای چوبی متکی بر ستون یا دیوارهای تالار ساخته می شد . مرحله دوم ایجاد سقف آن با طاقهای آهنگ آغاز کردند .
هیکاتوم پلیس(صد دروازه): بقایای آثار معماری پارتی که احتمالا آنها را به عنوان مقبره مورد استفاده قرار می دادند در شهر دامغان یافت شده جان هانسمن این محل را شهر گمشده سلوکی – پارتی صد دروازه که پارتها آن را در ربع آخر قرن سوم پیش از میلاد به صورت یکی از تختگاههای خود درآوردند می داند . به علت موقعیت شهر دامغان احتمالا یک پایتخت کوهستانی بوده است. شاید پس از نسا پارتها در ادامه متصرفات خود این مکان را انتخاب کرده باشند.
کاخ هترا : ویرانه های کاخ بزرگی که متعلق به قرن دوم میلادی است استعداد هنری پارتی را مشخص می سازد . نمای بنا دارای دو ایوان بزرگ است که از قطعات بزرگ سنگ ساخته شده است. این ایوانهای بزرگ با تاق های آهنگ بلند پوشیده شده و در طرفین آنها اتاقهای کوچکتری قرار دارند که دو طبقه (اشکوبه) بوده اند. مهمترین قسمت بنا اتاق کوچک مربع شکلی است که مستقیما پشت ایوان جنوبی قرار گرفته است
● شار پارتی در دولت اشکانی
قرن سوم قبل از میلاد تا قرن سوم بعد از میلاد
تقابل بین شهر خود فرمان پارسی هلنی با دولت سلوکی که بیش از ان که امری صوری باشد مسئله ای نهادی و محتوائی بود سبب می گردد تا این تقابل به تضاد کشیده شود.دولت سلوکی که از سوئی در ستیز با دولت نو پای رم است و از دیگر سوی در تضاد با شهرهای خود فرمان خویش است تجزیه تاریخی خویش را اغاز می کند تجزیه ای که با شورش های پیاپی جوامع ایلی و روستائی شدت یافته و نهایتا به تلاش دولت سلوکی می انجامد.
جامعه ایلی همراه با جامعه روستائی و بخشی از جامعه شهری و بخشی که نه به منزله شهروند بلکه به عنوان ((خارجی)) تلقی می شد موفق می گردند تا دولت اشکانی را بر پهنه وسیعی از ایران ان روزگاران مستقر سازند این دولت با رجوع به ساماندهی دولت هخامنشی به سرعت سازمان دود مانی و عشیرتی خود را دگرگون کرد ه و به ان شکلی کاملا دولتی بخشید.این دولت با بهره گیری از تجربه دولت سلوکی موفق می گردد تا برای اولین و اخرین بار در تاریخ ایران نوعی دولت مرکزی* میتنی بر تفاهم دولت های دودمانهای متشکله را شکل بخشد. این دولت تنها دولت متمرکز و در عین حال سه جامعه تحت سلطه این دولت سبب می گردد تا دولت قدرتمند اشکانی نزدیک به شش قرن اقتدار خود را بر سرزمین بگستراند بازرگانی را رونق بخشد روابط کالائی و پولی را ارتقا بخشد و از ان ره به شهر نشینی و شهر گرائی شتاب دهد.
ادغام و تلفیق شهر دولتهای پارسی هلنی با نقاط مسکونی اطراف ان حذف نابرابری های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی سیاسی بین این دو نوع کانون زیستی الغای خود فرمانی شهر دولتها و ..... نتیجه تصمیم قاطع دولت اشکانی برای روئیدن مفاهیم سرزمین به خصوص شیوه پارسی در همه ابعاد زیست و تولید و به روز کردن انها سبب می گردد تا دولت اشکانی شکلی کاملا متفاوت از نحوه استقرار و زیست را سازمان دهد.
ـ دولت اشکانی تنها دولتی است که پادشاهان ان نه بر مبنای وراثت بلکه بر مبنای تفاهم سران دودمانها انتخاب می شدند .سرانی که خود را ارکان اصلی این دولت را تشکیل می دادند.
شهر پارتی در دولت اشکانی مرکز اصلی حیات سیاسی این دولت است.شهر مکان اصلی تصمیم گیری های دولت و مشورت ارکان دودمانی است .جمع بندی افکار عمومی در شهر در بسیاری موارد منجر به تصمیم گیری بسیار مهم می شود شهر می تواند در مورد سر نوشت شاه به منزله مظهر دولت نیز اتخاذ تصمیم کند*.حضور همیشگی نمایندگان جوامع ایلی و روستائی و شهر منجر به ترکیب و
ـ ر.گ.به.دیاکونف دولت اشکانی
در هم تنیدگی بیش از بیش سه جامعه ایلی روستائی و شهری می گردد.شهر در عین انکه مرکز اصلی مبادله و صنعت است به تولید کشاورزی نیز می پردازد و روستا نه به عنوان عنصری در تقابل با شهر بلکه به عنوان مکمل با ان در امر بازرگانی و صنعت سهمی مهم را به عهده می گیرد.بدین اعتبار مفهوم شار پارتی همانی میگردد که در شار پارسی وجود داشت این شار نه فقط در شهر به معنای اخص بلکه در سرزمینی بس فراتر و در ارتباطات چند سویه با نقاط زیستی واقع در این سرزمین مفهوم اصلی خود را باز می یابد.
به تبع چنین مفهومی است که شار پارتی در دولت اشکانی محل استقرار طبقات اجتماعی می گردد طبقاتی که به خوبی نشانگر دگرگونی های تاریخی هستند که از دولت هخامنشی تا دولت اشکانی رخ داده است به این قرار است:
۱) اشرفیت دودمانی:
این طبقه اجتماعی هم خاندان پادشاهی را شامل می شود و هم اشرفیتی را که در راس دودمانهای متشکله جامعه پارتی قرار دارند.حضور خاندان پادشاهی در این طبقه اجتماعی نشانگر حضور قاطع تفاهم دودمانی و عدم وراثت در سلطنت است این اشرفیت در واقع امر خود دولت اشکانی است که در راس هرم قدرت قرار گرفته و هر بار نماینده ای از خود را به عنوان شاه انتخاب می کند.
۲) دیوانسالاران و نظامیان:
پیدایش این گروه اجتماعی به عنوان یک طبقه خاص نشانگر گستردگی روابط دیوانی و حضور نظامی دولت اشکانی در پهنه سرزمین است شکوفائی و رونق سازمان تولیدی سرزمین ارتباطات وسیع با سرزمینهای پیرامونی و سازمان دولتی متمرکز و در عین حال غیر متمرکز پایه های اصلی شکل گیری این طبقه اجتماعی است.
ستزهای بسیار چه در سر دستیابی به قدرت برتر در دولت اشکانی و چه در مقابله و تهاجم و غارت و دفاع با دیگر سرزمینها و بخصوص دولت رم مبنای شکل گیری طبقه نظامیان است که به گونه ای همیشگی در اماده باش است.
حضور مستقیم این طبقه اجتماعی چه دیوانیان و چه نظامیان در بالاترین رده اجتماعی بعد از اشرفیت دودمانی حاکی از قدرتمندی این طبقه در همه ابعاد اجتماعی فرهنگی و اقتصادی تولیدی جامعه اشکانی است.
۳)مغان و روحانیون:
وجود این طبقه در راس هرم قدرت و سهیم بودن ان در دولت اشکانی نشان حضور مستقیم و تعیین کننده مذهب در سرنوشت جوامع تحت سلطه دولت اشکانی است.علی رغم انکه این طبقه اجتماعی نسبت به حضورش در دولت پارسی ضعیف گردیده است ولی در رابطه با حذف ان از قدرت در دولت سلوکی بخوبی دیده می شود که این طبقه تا چه اندازه در بستر جامعه حضور داشته است.نقش این طبقه اجتماعی به عنوان چهره اسمانی دولت اشکانی انکار ناپذیر است.
۴) اشرفیت دهقانی:
این طبقه اجتماعی و حضور ان در شار پارتی دقیقا نشانگر همان نقشی است که این طبقه در شار پارسی و دولت هخامنشی می داشت.
شرکت اشرفیت دهقانی در دولت اشکانی شرکت ان در بازرگانی و صنعت نقش ان در سازمان نظامی کشور و حضور ان در کنار دیوانیان از همه ادغام و وحدت اجتماعی کار نشان دارد.
این طبقه اجتماعی با بسیاری از زمیندارن شهر دولتهای پارسی هلنی را نیز در خود می گیرد این گروه با حل شدن در این طبقه اجتماعی هم امنیت اجتماعی می یابند و هم جایگاه خویش را مستحکم می کنند.
۵)بازرگانان و پیشه وران
ـ شرکت وسیع دولت اشکانی در امر بازرگانی بین المللی ان روزگاران انباشت سرمایه و ارزش افزوده ناشی از این امر سبب می گردد تا این طبقه اجتماعی به گونه ای مشخص شکل گیرد ولی در این جا نیز بر خلاف انچه در شهر دولت پارسی هلنی مرسوم بود این طبقه اجتماعی خود را با اشرفیت دودمانی و دهقانی و با دیوانیان و نظامیان در هم امیخته و به عبارتی دیگر تقسیم اجتماعی کار را ناممکن می سازد.
وجود چنین تقسیم بندی اجتماعی از تحول کامل دولت اشکانی نسبت به دولت هخامنشی نشان دارد و هم از این روست که در اسناد یافت شده از این دوران که بسیار محدود نیز هستند و کاوشهای مو شکافانه ای که بر انها صورت گرفته است کم شدن فاصله اجتماعی و فرهنگی و مادی بین طبقات اجتماعی از یک سو و دولت با مردمان از دیگر سوی به خوبی نمایان است.
دولت اشکانی با تخریب سازمان کالبدی دولت سلوکی مظهر ان یعنی شهر پارسی هلنی را نیز دگرگون می کند و با ادغام این شهر با محیط اطرافش نظم اندام واره و خود انگیخته محیطی را بر نظم منطقی و برنامه ای ان تحمیل می نماید و بدین ترتیب شهر قدیمی را در سازمان جدید مستحیل می کند برج و باروی دایره ای شکل را بر اطراف شهر جدید می کشد و برای نخستین بار در تاریخ شهر دایره ای شکل را ایجاد می کند این دولت در انجا که نیز کانونی زیستی جدید و شاری تازه را بر پا می دارد شکل دایره ای را انتخاب می کند.دو شهر نسا در ماوراء النهر و فیروز اباد در فارس نمونه بارزی از شهرهای دایره ای شکل این روزگاران هستند
ـ گروهی از مستشرقین چون پیگولوکسکایا .دیاکوتفو.....در همه جوامع قبل از اسلام در ایران از طبقه ای به نام بردگان اسم برده اند بی انکه دلیلی قاطع بر وجود انها ارائه دهند در اثار به جا مانده از ان روزگاران هیچ اشاره ای به چنین مردمانی وجود ندارد در سنگ نبشته های کشف شده در تخت جمشید از کارگرانی از ملل مختلف اسم برده شده است که در مقابل کار خود مزد دریافت کرده اند
سازماندهی کالبدی فضائی درون شار کم و بیش همانی است که در شار پارسی وجود می داشت بدین معنی که:
۱) دز حکومتی مظهر دولت اشکانی و نشانه مهم شهر قدرت پارتی مرکب از کاخها و معابد دیوانها تاسیسات نظامی اداری و خزائن و انبارهای اذوقه و اسلحه است.دز حکومتی مظهر وحدت یگانگی و تفاهم اجتماعی (دودمانی و سه جامعه ایلی روستائی و شهری) نیز می باشد و مانند همیشه مهمترین نقطه سوق الحبشی را به خود اختصاص می دهد.
۲) شار میانی مجموعه ای مرکب از محلات متفاوت بازار و میدان به یاد مانده از شهر پارسی هلنی با خانه های با معماری خاص است.دو اتاق در طرفین یک اتاق کوچک در میان با ایوانی سرپوشیده در مقابل ان که دسترسی به سه فضا از ان صورت می گیرد و همه در حصاری گرد محصور گشته اند.
۳) شار بیرونی مجموعه ای بس گسترده مرکب از محلات و بازار باغ و مزرعه عمدتا محصور شده به وسیله حصارهای طبیعی است کوه و جنگل رودخانه و ... شار بیرونی چون شار بیرونی شهر پارسی محل استقرار سه جامعه ایلی روستائی و شهری است که در کنار شار میانی مقام گرفته اند.
انچه در نساء و فیروز اباد مکشوف است عمدتا دز و شار میانی را نشان می دهد .گستردگی شار بیرونی و بکار گیری مصالح یافت شده در محیط سبب گردیده است تا نشانی از شار بیرونی و نحوه ساخت و ساز ان در دست نباشد
● شیوه پارتی:
مقاومت در مقابل مفاهیم مادی و معنوی شهر دولتهای پایه گذاری شده توسط سرداران یونانی و ستیز برای استیلای مفاهیم و معانی زیست و تولید بومی سبب می گردد تا در قرن سوم قبل از میلاد و با از میان رفتن اخرین سردار یونانی شیوه دیگری از سازمان فضائی کالبدی چه در معماری و چه در شهرسازی مهر خود را بر هرگونه ساخت و ساز و بر شار این دوران بزند.شیوه پارتی با بیانی بس ساده در اغاز شهر نساء در ماورا النهر و فیروز اباد در فارس به بیانی پیچیده در شارهای دوران قباد و سازمان فضائی کالبدی قوام یافته شارهای قرن هفتم میلادی به دست می یابد.
سه شیوه فوق در پنج مقطع تاریخی (نظامهای حکومتی متفاوت )به کار گرفته می شوند و سه مرحله متفاوت در شهر گرائی و شهر نشینی دوران باستان را شامل می گردند:
ـ اول:مرحله شکل گیری و پیدایش پدیده شهر رشد ان در دوران ماد و بالندگی ان در دوره هخامنشی (استقرار قطعی شیوه پارسی):
در این مرحله گذار قطعی از شیوه زیست و تولید و سازمان اجتماعی –اقتصادی و عشیره ای روستائی رخ داده است.تشکیل دولت و قرار گرفتن ان در ورای همه سازمانهای اجتماعی –اقتصادی موجود نتیجه این گذار است دولت با استقرار در شهر و یا به عبارتی روشن تر با ساختن شهر تبلور فضائی کالبدی خویش را اعلام می دارد.
شهر معبد نتیجه بارز این تبلور فضائی است.
ـ دوم:مرحله پیدایش نو شهر ها و تجربه سازماندهی شبکه شهری در سازمان فضائی کشور:این مرحله همراه است با تفکر شهرسازی یونانی که از سوی سرداران یونانی به مظهر ایجاد پشت جبهه مطمئن در مسیر کشور گشائی انها رخ می دهد در طول مسیر شهر دولتهای یونانی وار استقرار می یابند.پیدایش دولت سلوکی با مفهوم دولت قاهر متمرکز و ورای طبقات دوران ماد و هخامنشی تجربه ای بزرگ در بنیانگذاری شهرهای جدید با مفهومی دوگانه از شهر دولت یونانی و شهر قدرت پارسی نقش تاریخی خود در سازماندهی فضائی کشور بازی می کند.
ـ سوم:مرحله پیدایش نو شهرهای سوق الحبشی و تعمیم مفهوم شهر به منطقه ای بس فراتر از محدوده های کالبدی بلافصل ان:در این مرحله دگرگونی مهمی در نحوه تفکر به سازمان فضائی کشور رخ می دهد .دفاع از کشور به شهرها و مناطق سرحدی واگذار می شود و شهرهای درونی در مفهومی منطقه ای معنایی تازه می یابد .تشکیل دولت قاهر و متمرکز اشکانی ضربه قطعی بر مفهوم دوگانه شهر دولت و شهر قدرت دولت سلوکی را وارد می کدو شهر قدرت را با اهمیتی بیشتر مورد تاکید قرار می دهد.تشکیل دولت قاهر و ورای طبقات ساسانی که ادامه منطقی و تحول تاریخی دولت اشکانی است اخرین مفاهیم دولت شهر یونانی را از میان بر می دارد و با استیلای بر سازمان اجتماعی تولید شهر را در مفهومی منطقه ای به کار می گیرد.
● اشکانیان
قوم پارت یکی از طوایف ایرانی بود که از آغاز تاریخ به این سرزمین آمده و در قسمت شمال شرقی ایران سکونت گزیده بود. در روزگار شاهنشاهی هخامنشی استان پارت یکی از قسمت های ایران بود که زیر فرمان شاهنشاه پارس اداره می شد.
چون شاهنشاهی هخامنشی برافتاد و جانشینان اسکندر بر ایران فرمانروائی یافتند. ایرانیان از هر سو به مخالفت با بیگانگان برخاستند، و از آن میان قوم پارت که در خراسان و گرگان امروزی می زیستند به فرماندهی رئیس خود که "ارشک" نام داشت بر سلوکیان شوریدند و دولتی بنیاد کردند.
شاهان این خاندان به احترام بنیان گذار سلسله خود همه نام ارشک یا اشک را به نام خود می افزودند. به این سبب این سلسله شاهنشاهان ایران را "اشکانیان" می خوانند.
▪ اشک اول یا (ارشک)
در سال ۸۷۷ پیش از هجرت بود که ارشک قوم خود را برانگیخت و با شاه سلوکی جنگ را آغاز کرد. این زد و خورد پنج شش سال طول کشید و سرانجام سلوکیان شکست یافتند و در سال ۸۷۱ پیش از هجرت ارشک به شاهی نشست.
در این زمان قسمت شمال شرقی شاهنشاهی ایران، شامل سغد و مرو و بلغ که دولت باختر خوانده می شد (یعنی قسمتی از ازبکستان و قسمتی از افغانستان امروزی) دولتی مستقل تشکیل داده بود. ارشک پس از آنکه بر سلوکیان غلبه یافت به جنگ دولت باختر رفت و در این پیکار کشته شد.
▪ تیرداد
پس از اشک، تیرداد با لقب اشک دوم جانشین او شد و با پادشاه سلوکی زد و خورد کرد و او را شکست داد و پایتخت خود را در نزدیکی شهر دامغان کنونی که شهر «صددروازه" خوانده می شد قرار داد. قسمت غربی ایران هنوز در تصرف سلوکیان بود.
▪ اردوان اول
اردوان اول پسر تیرداد اشک سوم بود که مازندران و ری و همدان را از چنگ سلوکی ها بیرون آورد و پس از جنگ های بسیار با آن دولت رسماً شاه ایران شناخته شد.
▪ مهرداد اول
مهرداد اول از شاهان بزرگ اشکانی و ششمین شاه آن خاندان بود. مهرداد داستان های دیگر ایران را که تا آن زمان زیردست سلوکی ها بودند یا به دست فرمانروایان محلی اداره می شدند به دولت اشکانی پیوست و "دمتریوس" سلوکی را اسیر کرد و به زندان انداخت. در زمان او آذربایجان و فارس و خوزستان و بابل و قسمتی از شمال هند باز به شاهنشاهی ایران پیوست و مهرداد نخستین بار پس از برافتادن خاندان هخامنشی عنوان شاهنشاه اختیار کرد.
▪ فرهاد دوم
فرهاد دوم که اشک هفتم بود باز ناچار شد که با شاه سلوکی جنگ کند "انتیوکوس" سلوکی با سپاه بزرگی به ایران تاخت اما از فرهاد شکست یافت و کشته شد و از آن پس دیگر دست سلوکی ها یکسره از ایران کوتاه گردید.
ـ هجوم سک ها
یکی از اقوام ایرانی که در مشرق دریای خزر سکونت داشتند سک ها بودند. در زمان هخامنشیان این طایفه نیز زیر فرمان شاهنشاه ایران می زیستند و ولایت ایشان جزء کشور ایران بود.
در زمان اشکانیان اقوام زردپوست بیابانگرد که در جنوب سیبری می زیستند و به کشور چین تاخت و تاز می کردند رو به مشرق نهادند و براثر فشار ایشان سک ها از جای خود کنده شدند و به کشورهای پارت و باختر ریختند. فرهاد دوم چون از زد و خورد با سلوکیان آسوده شد به جلوگیری سک ها پرداخت. اما در این پیکار کشته شد و سک ها به افغانستان امروزی و سیستان که درآن زمان زرنگ نامیده می شد فرود آمدند. از آن پس ولایت زرنگ به نام این طایفه سکستان خوانده شد و بعد این کلمه به "سیستان" تبدیل یافت.
پس از این تاریخ دولت های ایران همیشه گرفتار زد و خورد با زردپوستان وحشی بیابانگرد بودند که از شمال شرقی به ایران می تاختند و شهرها را غارت می کردند و ماموریت تاریخی ایران که نگهبانی تمدن و فرهنگ جهان از آسیب وحشیان آسیای شمال و شمال شرقی بود مهمتر و دشوار تر شد.
▪ مهرداد دوم
مهرداد دوم که نهمین شاه این خاندان بود سک ها را به جای خود نشانید و بر بیابانگردان شمالی نیز پیروز شد چنانکه تا مدتی دراز دیگر از تاخت و تاز به شهرهای مرزی ایران دست برداشتند.
اما در این زمان حریف و دشمن دیگری برای ایران پیدا شد و آن دولت روم بود که تا چندین قرن با کشور ایران زد و خورد می کرد.
ـ کشور روم
در شبه جزیره ایتالیا از زمان های کهن شهری برپا شده بود که "رُم" خوانده می شد و مردم بومی آن که از طوایف گوناگون فراهم آمده بودند درآن شهر دولتی برپا کرده بودند.
بعدها گروهی از یونانیان به آن سرزمین کوچیدند و با ساکنان آنجا آمیختند و تمدن و فرهنگی بنیاد کردند. دولت رُم کمکم وسعت یافت و به سوی مغرب و شمال اروپا گسترده شد. سپس میان مهاجرنشین های فنیقی که شهرهای بزرگ در شمال افریقا برپا کرده بودند و قدرت فراوان داشتند با دولت روم جنگهائی درگرفت که مدت ها طول کشید و به پیروزی روم انجامید.
از هشت قرن پیش از هجرت سپاهیان روم رو به مشرق نهادند و با یونانیانی که در کشور مقدونیه فرمانروائی می کردند به پیکار پرداختند و سرانجام همه سرزمین یونان و کشور مصر را که در دست بازماندگان یکی از سرداران اسکندر بود به دولت روم پیوستند. آنگاه رومیان به آسیا دست اندازی کردند و میان ایشان با شاهان سلوکی که از ایران رانده شده بودند اما هنوز آسیای صغیر و شام و فلسطین را تا کنار فرات در دست داشتند زد و خورد در گرفت.
سرانجام سلوکیان که از دو سو مورد حمله بودند برافتادند و رومیان مغرب آسیا را به تصرف خود در آوردند و با دولت اشکانی همسایه شدند.
نخستین رابطه دولت روم با ایران در زمان مهرداد دوم ایجاد شد، و سفیری از جانب شاهنشاه اشکانی برای بستن پیمان نزد "سولا" که از جانب دولت روم به آسیای صغیر آمده بود فرستاده شد.
ـ ارمنستان
شاید در همان تاریخ که اقوام ایرانی از شمال به سرزمین ایران می آمدند قوم دیگری که با ایشان هم نژاد بودند در دامنه کوه آرارات و سرزمینی که اکنون در شمال و شمال غربی آذربایجان است جایگیر شدند و دولت هائی را که از نژاد دیگر بودند و از مدت ها پیشتر در آنجا اقامت داشتند برانداختند.
این قوم را ارمنی می خوانند و سرزمین مزبور به نام ایشان ارمنستان نامیده شد.
در دوره هخامنشیان ارمنستان یکی از استان های ایران بود و پس از برافتادن آن خاندان "سلوکیان" برآن فرمانروا شدند. چون مهرداد اشکانی، شاه سلوکی را از حدود ایران راند، ارمنیان نیز آزاد شدند و یکی از شاهزادگان اشکانی را به شاهی پذیرفتند. از آن پس این خاندان که دست نشانده و فرمان پذیر شاهنشاهان اشکانی بودند بر ارمنستان فرمانروائی می کردند. پس از آنکه دولت روم بر مغرب آسیا استیلا یافت، ارمنستان میان دو دولت نیرومند ایران و روم فاصله شد و بر سر آن کشمکش درگرفت و این حال تا چند قرن دوام یافت.
ـ اردو کراسوس
سیزدهمین پادشاه اشکانی ارد نام داشت در این زمان دولت روم به فرمانروائی سه تن اداره می شد که کارهای کشور را میان خود تقسیم کرده بودند. یکی از ایشان که "کراسوس" نام داشت، حکمرانی شام و متصرفات روم را در آسیای غربی به عهده گرفت و می خواست ایران و هند را نیز به ولایت های تابع خود بیفزاید. کراسوس با سپاهیان بی شمار به جنگ ایران آمد و پادشاه ارمنستان را هم با خود همدست کرد. ارد سفیری پیش کراسوس فرستاد و پیغام فرستاد که بهتر است دست از جنگ بردارد و راه آشتی پیش بگیرد. کراسوس که به نیروی خود می بالید پاسخ داد که جواب شاه شما را در پایتخت او خواهم داد مرادش این بود که چون سپاه ایران را شکست داد و پایتخت را گرفتم با شما گفتگو خواهم کرد. فرستاده شاهنشاه اشکانی کف دست خود را به رومی خودپرست نشان داد و گفت : اگر اینجا موئی می بینی پایتخت ما را هم خواهی دید.
سپس جنگ درگرفت. ارد نخست به ارمنستان شتافت تا نگذارد که پادشاه آن سرزمین با رومیان یاری کند. آنگاه یکی از سرداران بزرگ خود را که "سورنا" نام داشت با سواران یارتی که در تاختن و تیرانداختن مشهور جهان بودند به سوی بین النهرین فرستاد تا با سپاه کراسوس پیکار کن
نظرات شما عزیزان: