ایران
ایران
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:38 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 همانند شباهت نامی، شباهات فرهنگی بسیاری بین مردم گالش و مردم گولیش (Gaulish) در سرزمین گولها (فرانسه) وجود دارد، یکی از این شباهات بر اساس یافته‌های باستان‌شناسی که می‌تواند گویای اشتراکات عمیق فرهنگی، مذهبی و شیوه هنر و معماری این مردمان باشد، آثاری هستند که در جنوب فرانسه با عنوان مجسمه‌های منهیر (Statue Menhirs) یافت شده‌اند.

 
در شکل ذیل یکی از این مجسمه‌ها را که در روستای باستانی کمبوس (Cambous) نزدیک به شهر مونت پلیر (Montpellier) در جنوب فرانسه کشف شده، نمایش داده شده است: 
 
 این مقاله مطالب بسیار جالبی که ناشی از یک تحقیق گسترده و همه‌جانبه می‌باشد در مورد این مجسمه‌ها یا بهتر است بگوییم اشکال انسان‌نمایی که بر روی سنگ افراشته‌ها (منهیر) منقوش شده‌اند، بیان داشته است. بنابه گفته نویسنده مقاله وجه اشتراک کلیه مجسمه‌های این منطقه در جنوب فرانسه بی‌دهان بودن همه آنهاست. نکته مهم دیگر دور بودن این مجسمه‌ها از محلهای سکونت مردمان آن دوره و همچنین از قبرستانها و محلهای تدفین مردگان می‌باشد و این امر و شواهد دیگر جای شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذارد که این مجسمه‌ها متعلق به معابدی می‌باشند که از جایگاه مذهبی والایی بین مردم برخوردار بوده‌اند. بنا به گفته نویسنده بی‌دهان بودن مجسمه‌‌ها نشانه مرموزی است که مسلما به اعتقادات آن مردمان وابسته بوده است و شاید نمادی از سکوت باشد.
نکته دیگری که نویسنده بدان اشاره کرده است، مشکل تشخیص جنسیت انسانهای منقوش بر روی این مجسمه‌هاست، از آنجایی که اکثر این انسانها دارای کمربند و اسلحه‌هایی همچون خنجرهای مسی هستند، این احتمال که اینها مرد باشند وجود دارد ولی ظاهر امر حاکی از زن بودن آنهاست و بر اساس دیگر یافته‌های باستانشناسی بعید به نظر نمی‌رسد که زنان آن دوره نیز چنین اسلحه‌هایی با خود حمل می‌کردند.
نکات مهم دیگری نیز در مورد این مجسمه‌ها اشاره شده است که در پستهای بعدی بدان اشاره خواهم کرد، با توجه به مطالب یاد شده، حال می‌توان قیاسی با معبد شهریری اردبیل داشت:
 


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:36 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 از کوه بلند سماموس تا کوه اسپیناس سرزمینی است که همچون نام این دو کوه ریشه در تمدن کهن یونان باستان دارد و چه بسا مهد این تمدن باشد، مهاجرت یونانیها از منطقه‌ای در شمال و شمال‌غربی ایران و از طریق آسیای صغیر به سرزمین کنونی یونان تقریبا امری ثابت شده است، همانطور که می دانیم در زبان انگلیسی یونانیها با نامی بسیار مشابه به نام گیلک به صورت گریک (Greek) (تبدیل شدن صدای ر به ل در زمانهای هندواروپایی امری طبیعی است) خطاب می‌شوند، با مراجع به دیکشنری آکسفورد یا یک دائرةالمعارف  به نقل از ارسطو گریک برگرفته از واژه گریکوی (Garikoi) که نام پیش از تاریخ (تاریخ مکتوب) مردمان یونانی است، می‌باشد.

در مورد ریشه‌یابی نام گریک (گریکوی) نیز تحقیقاتی صورت گرفته و نکته جالب اینجاست که بر اساس نامی که یونانیها خود را به آن خطاب می‌کنند یعنی «هل» یا «هلن» که برگرفته از هِلوی (Helloi) و سِلوی (Selloi) می‌باشد به معنای خاک و گِل (Soil در زبان انگلیسی) تعبیر شده است چراکه تبدیل شدن اصوات «گ/ک»، «س» و «ه» در زبانهای هنداروپایی کاملا متداول است (آنچنانکه ما سِند را هِند خوانده و Gelū در زبان لاتین به Cold در زبان انگلیسی و سرد در زبان پارسی تبدیل شده است) به هر حال این فرض که گِل (خاک) یا گیل نام اصلی این قوم و سرزمین گیلان موطن اصلی آنان باشد منطقی به نظر می‌رسد، البته در سرزمین گیلان مناطقی همچون هلستان (سرزمین هل‌ها) و یا هله‌شی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد نام هل یا هلن نیز به گونه‌ای در این سرزمین کاربرد داشته است.
هردودت مورخ شهیر یونانی در قرن پنجم قبل از میلاد در مورد قومی ایرانی به نام گِلونی (Geloni) که در شمال سرزمین ایران سکونت داشته‌اند بدین صورت بیان می‌دارد:
 
«گِلونی سرزمینی است که تمام خانه‌ها و تمام معابد آن به طور کامل از چوب ساخته شده‌اند، در اینجا معابدی وجود دارند که برای خدایان یونانی بنا شده‌اند که با اسلوبی یونانی با تمثالها، قربانگاهها و زیارتگاههایی همه از جنس چوب آراسته گشته‌اند. در آنجا حتی مراسمی هر سه سال یک‌بار برای بَخوس (Bacchus) برگزار شده و مردم بومی در شور و هیجانی وافر برای خدای یونانی قرار می‌گیرند. حقیقت امر این است که گِلونیها از لحاظ باستانی یونانی بوده‌اند و از کارگاههایشان در سواحل دریا رانده شده و بدین منطقه مهاجرت کرده‌اند. آنان اکنون به زبانی سخن می‌گویند که نیمی یونانی است و نیم سکایی.» (هرودوت، کتاب چهارم، بخش 108)
 
استرابو دیگر مورخ شهیر یونانی نیز گیلانیها را با نام گِلائه (Gelae) مورد اشاره قرار داده است،
 
استرابو مکان دقیق سرزمین گیلانیها در جنوب دریای خزر (Caspian Sea) و شرق ارمنستان را بیان داشته و گِلائه را در کنار کادوسی (Cadusii)، آماردی (Amardi)، ویتی (Vitii) و آناریاکا (Anariacae) یکی از پنج قوم ساکن در این منطقه عنوان می‌دارد و به وجود آثاری از یونانیان و شیوه تدفین یونانی در این منظقه اشاره می‌کند.
 
در مورد آثار باستانی بر جای‌مانده در گیلان، به طور مسلم یکی از بارزترین آنها محوطه باستانی مارلیک در نزدیکی شهر رودبار است، با نگاهی اجمالی به برخی از آثار برجای مانده در این منطقه که به مراتب از آثار مشابه یونانی قدمت بیشتری دارند، می‌بینیم که فرهنگ و تمدن یونانی در این آثار کاملا مشهود است، به طور مثال یکی از این آثار را در شکل زیر می‌بینید:
 
 
به راستی که آنچنانکه هرودوت عنوان کرده ترکیبی از فرهنگ سکایی و یونانی در این جام طلایی مارلیک در گیلان به چشم می‌خورد، در قسمت بالا گریفین سکایی (عقاب-شیر) که البته این خود نیز ریشه یونانی دارد مشاهده می‌شود و در قسمت پایین پگاسوس یا همان اسب تک‌شاخ معروف یونانی دیده می‌شود.


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:34 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 مهندسان هخامنشى راز استفاده از عدد پى (۳.۱۴ ) را دو هزار و ۵۰۰ سال پیش کشف کرده بودند. آنها در ساخت سازه‌هاى سنگى و ستون‌هاى مجموعه تخت جمشید که داراى اشکال مخروطى است، از این عدد استفاده مى‌کردند.

عدد پى در دانش ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعى محسوب مى شود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست مى آید. کشف عدد پى جزء مهم ترین کشفیات در ریاضیات است.

کارشناسان ریاضى هنوز نتوانسته‌اند زمان مشخصى براى آغاز استفاده از این عدد پیش‌بینى کنند. عده زیادى، مصریان و برخى دیگر، یونانیان باستان را کاشفان این عدد مى‌دانستند اما بررسى‌هاى جدید نشان مى‌دهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.

کارشناسان سازه و ژئوفیزیک و مسئولان بررسى‌هاى مهندسى در مجموعه تخت جمشید در این باره، گفته اند:
«بررسى هاى کارشناسى که روى سازه‌هاى تخت جمشید به ویژه روى ستون هاى تخت جمشید و اشکال مخروطى انجام گرفته؛ نشان مى دهد که هخامنشیان دو هزار و ۵۰۰ سال پیش از دانشمندان ریاضیدان استفاده مى کردند که به خوبى با ریاضیات محض و مهندسى آشنا بودند.

آنان براى ساخت حجم هاى مخروطى راز عدد پى را شناسایى کرده بودند.» دقت و ظرافت در ساخت ستون هاى دایره اى تخت جمشید نشان مى دهد که مهندسان این سازه عدد پى را تا چندین رقم اعشار محاسبه کرده بودند.

«مهندسان هخامنشى ابتدا مقاطع دایره اى را به چندین بخش مساوى تقسیم مى کردند. سپس در داخل هر قسمت تقسیم شده، هلالى معکوس را رسم مى‌کردند. این کار آنها را قادر مى‌ساخت که مقاطع بسیار دقیق ستون‌‍هاى دایره‌اى را به دست بیاورند.

محاسبات اخیر، مهندسان سازه تخت جمشید را در محاسبه ارتفاع ستون‌ها، نحوه ساخت آنها، فشارى که باید ستون‌ها تحمل کنند و توزیع تنش در مقاطع ستون ها یارى مى کرد

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:33 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 بابک خرمدین زنده است 

 

 

 

 

پیشگویان به بابک خرمدین ، آزادیخواه میهن پرست کشورمان گفتند در پایان این مبارزه کشته خواهی شد او گفت سالها پیش از خود گذشتم همانگونه که ابومسلم خراسانی از خود گذشت برای این که ایران دوباره ادامه زندگی پیدا کند روح بزرگانی همچون ابومسلم در من فریاد می کشد و به من انگیزه مبارزه برای پاک سازی میهن را می دهد پس مرا از مرگ نترسانید که سالها پیش در پای این آرزو کشته شده ام . 

ارد بزرگ در سخنی بسیار زیبا می گوید : گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند .  

بابک خرمدین اندکی بعد در حضور خلیفه تازی بغداد اینچنین به خاک و خون کشیده شد :  

خلیفه :عفوت میکنم ولی بشرطی که توبه کنی ! بابک :توبه را گنهگاران کنند٬توبه از گناه کنند. خلیفه :تو اکنو ن در چنگ ما هستی! بابک:اری ٬تنها جسم من در دست شما است نه روحم٬ دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است.  

خلیفه :جلاد مثله اش کن! معلون اکنون چراغ زندگیت را خاموش می‌‌کنم. بابک روی به جلاد٬چشمانم را نبند بگذار باچشم باز بمیرم. خلیفه :یکباره سرش را ازتن جدا مکن٬ بگذار بیشتر زنده بماند! نخست دستانش را قطع کن!جلاد بایک ضربت دست راست بابک را به زمین انداخت.خون فواره زد.بابک حرکتی کرد شگفتی در شگفتی افزود٬زانو زده ٬خم شد وتمام صورتش را با خون گرمش گلگون گرد.شمشیر دژخیم بالا رفت وپایین آمد ودست چپ دلاور ساوالان را نیز از تن جدا کرد.فرزند آزاده مردم به پا بود٬ استواربود . خون از دو کتفش بیرون می‌‌جست .  

خلیفه :زهر خندی زد : کافر! این چه بازی بود که در آستانه مرگ در آوردی ؟ چرا صورت خود به خون آغشته کردی؟ چه بزرگ بود مرد٬چه حقیر بود مرگ٬ چه حقیر تر بود دشمن! پیش دشمن حقیر٬مردبزرگ٬بزرگتر باید. گفت : در مقابل دشمن نامرد ٬ مردانه بایدمرد ٬اندیشیدم که از بریده شدن دستانم ٬خون ازتنم خواهدرفت . خون که رفت٬ رنگ چهره زرد شود .مبادا دشمن چنان گمان کند از ترس مرگ است ٬خلق من نمی‌پسندندکه بابک در برابرگله ء روباه ان ترسی به دل راه دهد.... خلیفه از ته گلو نعره کشید: ببر صدایش را!!!! وشمشیر پایین آمد و سر. سری که هرگزپیش هیچ زورمند ستمگری فرود نیامده بود . هر بار که این داستان خوانده شود احساس می کنیم بابک هنوز هم زنده است و برای کشورش جان می دهد یادش گرامی باد . 

 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:32 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 بازیهای ورزشی تیس کوپان 291 سال پیش از المپیک در ایران   

 

 

اونتاش گال پادشاه سرزمین ایلام ( نام قدیم سرزمین ایران ) در 1265 سال پیش از میلاد ، دو فرزند داشت به نامهای تیس و کوپان این دختر و پسر که دو قلو بودند همواره بر سر تواناییهای خویش جنگ و ستیز داشتند . 
پدر یک دوره مسابقات ورزشی بین این دو برگزار نمود . پس از آن مسابقه پادشاه اونتاش گال بر آن شد این کار را به شکل بسیار گسترده تری انجام دهد و از این رو در همان محل که امروزه به نام تیس کوپان ( در نزدیکی بندر چابهار ) شهرت دارد مسابقات جهانی تیس کوپان را هر ساله برگزار می نمود یعنی 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان . 
نکته مهم این است که این مسابقات ۷۱۵ سال یعنی تا پایان دودمان مادها در ایران ادامه یافت . 





مسابقات تیس کوپان ( 1265 تا 550 پیش از میلاد مسیح )  


اونتاش گال پادشاه ایران که در آن زمان ایلام نامیده می شد و حکومتش از شهر نیمروز (در افغانستان کنونی ) بود تا رود دجله ، پس از رسیدن به قدرت در سال 1265 پیش از میلاد دو کار بزرگ انجام داد اول آنکه شهری جدید به نام اونتاش بنا کرد و در آن زیگورات برپا ساخت ، دیگر آنکه مسابقات و آوردهای ورزشی برگزار می نمود که ورزشکاران از خاور و باختر جهان به تیس کوپان ( محلی در نزدیکی چابهار کنونی ) می آمدند تا آورد جانانه ایی را برگزار نمایند . 
مسابقات تیس کوپان در سرزمین ایران باستان 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان برگزار می شد . و البته نکته اساسی در اینجا این بود که مسابقات تیس کوپان صرفا ورزشی بود اما در بازیهای المپیک یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار می‌شد . و شرکت کنندگان آن مسابقات همه اهل شهر آتن بودند و حتی در حد کشور یونان هم نبود . اینجاست که به سخن ارد بزرگ اندیشمند برجسته بیشتر پی می بریم که : ایران زایشگاه تمدنهاست .
آوردهای تیس کوپان هر سال در فصل پاییز از پانزده مهر آغاز و تا سوم آبان ماه ادامه می یافت . باستانشناسان معتقدند پایان فصل تابستان و کشاورزی باعث می شد همه با خیالی آسوده در این مسابقات شرکت کنند این آوردها در نه دسته ، در رشته های کشتی ( تنها برای مردان ) ، تیر و کمان (زنان و مردان ) ، شنا ( فقط مردان )، چوگان (مردان و زنان ) و شمشیربازی ( تعدادی از شمشیر های چوبی آن مسابقات امروزه از تپه باستانی تیس کوپان بدست آمده ، شمشیر بازی هم برای زنان و هم مردان بود است ) ، وزنه برداری ( فقط برای مردان و به شیوه ای خاص ) ، دو ( زنان و مردان ) ، اسب دوانی ( مردان و زنان ) و پرتاب نیزه ( مردان و زنان ) برگزار می شد . 
جوایز تنها به نفرات نخست داده می شد البته جوایز آن آوردها در نوع خود بی نظیر بوده است چرا که به هر یک از قهرمانان صدفی پر از مروارید اهدا می گشت صدف ها را از جزیره لاوان می آوردند .

* تیس کوپان را به این شکل هم می نویسند طیس کوپان
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:32 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:31 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 شکوه ایران در کجاست ؟ 

 

 

 

 

پادشاه ایران کریمخان زند

کریمخان زند پادشاه ایران پس از شکار در نزدیکی تخت جمشید اردو زد .

از دور عظمت تخت جمشید دیده می شد یکی از فرماندهان گفت آیا شکوه ایران زمین در تخت جمشید پایان می یابد ؟

کریم خان پرسید : در زمان پادشاهی نادرشاه افشار کجا بودی ؟

گفت در تمام آن دوران در روستایمان به پدرم در کشاورزی کمک می کردم .

کریمخان خندید و گفت آن زمان همانند امروز تو از دور به پادشاه ایران زمین نادرشاه افشار نگاه می کردم و می گفتم آیا تمام شکوه ایران زمین در نادر شاه افشار پایان می یابد !؟ و امروز به تو می گویم دیگر آن بزرگی و عظمت را من در کسی و جایی ندیدم . 

این سخن وکیل الرعایا کریم خان زند که از سرداران نادرشاه افشار بود خود گویای عظمت و جوهر  آن یگانه دوران ها را دارد . ارد بزرگ اندیشمند برجسته کشورمان می گوید : نادرشاه افشار توانست از خراب آبادی که دشمنان برایمان ساخته بودند کشوری باشکوه بسازد نام او همیشه برای ایرانیان آشنا و دوست داشتنی خواهد بود .

نادر شاه افشار در جمع ارتشیان ایران می گوید : وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند …………..

 

 

 



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 3:28 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 



فیروزان (پیروز نهاوندی)
 سرباز گمنام و بنامی است که برای نجات ایران با اعراب مهاجم جنگید و سمبل مقاومت مردم ایران در مقابل اعراب مهاجم است.
مدت هاست که شایعه ویران کردن آرامگاه فیروزان یا ابولولو در ایران بگوش میرسد . این شایعه با بستن درهای آرامگاه به روی بازدیدکنندگان و توریست ها جدی تر شد و اکنون که مرکز پژوهش های باستانشناسی وابسته به دانشگاه لندن رسما اعلام کرده که این اثر تاریخی و باستانی به زودی ویران خواهد شد. یکی از کسانی که به شدت این ماجرا را دنبال کرده شخصی است بنام محمد سلیم العوا دبیر کل اتحادیه بین المللی محققین مسلمان (که شهرتش از آنجائی است که گفته خداوند زن ها را برای بارور شدن و بچه آوردن به دنیا آورده است!!!). 
آنگونه که در کتاب (تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی) گفته شده ، 
فیروزان کسی بود که عمربن خطاب خلیفه مسلمین و کسی را که به ایران لشکر کشید را کشت و به نوعی انتقام ایرانیان را گرفت .. فیروز دختری داشت که گویا مروارید نام داشت و از آنجا که در زبان عربی به مروارید لولو میگویند به فیروزان ابو لولو یا پدر مروارید گفته میشد.
عبیدالله عمر، پس از قتل پدرش، فیروزان را همراه با مروارید دخترش و هرمزان سردار معروف ایرانی و یک مسیحی ایرانی بنام حفینه را ناجوانمردانه به قتل رسانید.

دکتر محمد سلیم العوا دبیر کل اتحادیه جهانی علمای مسلمان درگفت و گو با سایت خبری العربیه اظهار داشت :تعطیلی این مزار پس از تلاش های اتحادیه جهانی علمای مسلمان صورت گرفت و هیاتی از این اتحادیه نیز در چند ماه گذشته به ایران سفر کرده و علاوه بر برسی موضوعات روابط اهل تسنن و شیعیان به ویژه در کشورهای عراق و لبنان، موضوع وجود مزاری برای قاتل خلیفه دوم در شهر کاشان را مطرح و آنرا از موانع تقریب میان مذاهب اسلامی دانستند...
وی اضافه کرد : در این سفر فهمیدیم که بسیاری از مسئولان دولتی حتی نام این مزار را هم نشنیده اند اما پس از بررسی، تصمیم گرفتند که این مزار تعطیل و سپس ویران شود...
مقبره فیروزان که در بین راه کاشان به شهر فین واقع است شامل یک حیاط، یک ورودیه، یک گنبد مخروطی با کاشیکاری فیروزه ای و سقف های نقاشی شده است. تاریخ اصلی ساختن بنا مشخص نیست اما میدانیم که در نیمه دوم قرن چهاردهم کاملا " بازسازی شده و سنگ قبر جدیدی نیز بر روی مزار او قرار داده شده است.
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:59 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 در اینجا چند ضرب المثل مازندرانی آورده شده است

اگر داروک بخونده گنه وارش انه
اگر قورباغه سبز روی درخت بخواند می گویند باران می آید. 

- پنج شنبه نون و خرما در کامبی تا امه مرده جه برسه 
پنجشنبه نان و خرما بیرون می دهیم تا ثوابش به مرده ما برسد. 

- چایی دله دار دره مهمان قد بلند انه
روی چایی ساقه اش قرار گرفته مهمان قد بلند می آید.

- خوی بد بدی صدقه درها کن تا بدی اون خو بر طرف بوشه 
خواب بد دیدی صدقه بده تا بدی آن خواب بر طرف شود. 

- سگ سر انشند ته دست گند موک زنده
روی سگ آب نریز دستت زگیل می زند

- شو بی وقتی نونه جارو بزوئن فرشته ملائکه ره از شه سره بیرون کاندی
شب بی موقع نباید جارو بزنی چون فرشته و ملائکه را از خانه خود بیرون می کنی

- گرم تندیر سره دپوشی ته وشته حادثه پیش انه
سر تنور گرم را بپوشانی برای تو حادثه پیش می آید. 

- نمک ره نشند بنه به خاطر این که آب چشم حضرت زهرا هسته 
نمک را زمین نریز به خاطر این که آب چشم حضرت زهرا (س ) است


دکتر سفید، گل مرداب، honibal، الناز 48 ، بید مجنون و ....


آدم شه مرگ و نه مردم جنازه سر بوینه 
Adem se marge vene merdem jenazeh sar bavine

یعنی : 
انسان می بایست مرگ خود را بر روی جنازه دیگر مردم ببیند. 

کاربرد : 
عبرت گیری و عاقبت اندیشی

او خورنی سرچشمه جم بخور
Ow xarni sar casme jam baxor

معنی : 
آب می خوری از سرچشمه آن بخور

کاربرد : 
دقت در درست انجام دادن کارها و فعالیت اساسی 

کوتی ره پله پله بالا شونه 
Kutireh pale pale bala suneh

معنی : 
پله پله باید از نردبان بالا رفت .

کاربرد : 
کار را باید از مراحل نخستین انجام داد تا به هدف رسید. 

وچه عزیز ادب عزیزتر
Vace azizeh abad azizter 

معنی : 
بچه عزیز است اما ادب عزیزتر است. 

کاربرد : 
مقدم بودن ادب و تربیت و اصلاح 

گت که شونه دار سر، کچیک شونه خال سر 
Gat ke sune dare sar kecik sune xale sar

معنی : 
بزرگ تر که بالای درخت برود، کوچک تر هم سر شاخه می رود. 

کاربرد: 
وقتی بچه از بزرگتر ها درس می گیرند، گفته می شود.

گل خوانی بئیری، دماوند سر گل بئیر
Gel xani bairy damavand ser gel bair 

معنی : 
اگر گل یا خاک می خواهی از سر کوه دماوند بگیر

کاربرد: 
همت بلند داشتن است که مردان بزرگ روزگار از همت بلند به جایی رسیده اند. 

مه ریشه هارس حنا بکش
Me rise hares hena bakes

معنی : 
ریشه مرا ببین و به همان اندازه حنا بکش

کاربرد: 
یعنی از هر کسی به اندازه توان و ظرفیتش باید انتظار داشت.
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:58 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 از آنجایی که هر کشور و ملتی نشانه و سمبولی ویژه از خود دارند ایرانیان یکی از کهن ترین مردمانی هستند که سمبولی بسیارشگفت انگیز و سرشار از دانش و فرهنگ و خرد از خود به جای گذاشته اند که با اندوه فراوان بسیاری از ما ایرانیان امروز از آن نا آگاه هستیم . 
این نشان " فره وشی" یا " فروهر" ( تصویر پیوست ) نام دارد که قدمت آن بیش از 4000 سال تخمین زده شده است . تاریخچه فره وشی ی افروهر به پیش از زایش زرتشت بزرگوار این پیر و فیلسوف خرد و فرهنگ و دانش جهان باز میگردد .
سنگ نگاره های شاهنشاهان هخامنشی در کاخهای پرسپولیس و سنگ نگاره های شاهنشاهان ساسانی همه حکایت از آن دارد . نکته بسیار شگفت انگیز این نشان ملی ما ایرانیان آن است که تک تک این نشان دارای مفهوم دانشی نهفته است . اینک به تشریح این نشان ملی می پردازیم : 


1 - قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در این نگاره اشاره به شخص نیکوکاری و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب وپسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند . 
2 - دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که این اشاره به ستایش "دادار هستی اورمزد" خدای واحد ایرانیان دارد که زرتشت در 4000 سال پیش آنرا به جهان هدیه نمود . 
3 - چنبره ای ( حلقه ای ) دردست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند . مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را برگرفته شده از همین چنبره میدانند و آنرا یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است . زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره ( حلقه ) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که همیشه به یکدیگر وفادار بمانند . 
4 - بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اورمزد دادار هستی خدای واحد ایرانیان است . 
5 - سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد . که بی شک میتوان گفت تا میلیون سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است . این سه فرمان که روی بالهای فروهر نقش بسته شده همان کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک ایرانیان است . 

6 - در میان کمر پیرمرد ایرانی یک چنبره ( حلقه ) بزرگ قرار گرفته شده است که اشاره به " دایره روزگار" و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است و مردمان موظف شده اند در میان این چنبره روزگار روشی را برای زندگی برگزینند که پس از مرگ روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیرد . 
7 - دو رشته از چنبره ( حلقه ) به پایین آویزان شده است که نشان از دو عنصر باستانی ایران دارد . یکی سوی راست و دیگری سوی چپ . نخست " سپنته مینو" که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری "انگره مینو" که نشان از نیروی شر و اهریمنی است . انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته است که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد . پس اگر از کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنته مینو در کنار وی خواهد بود و او به کمال خواهد رسید و هم در این دنیا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود . 
8 - انتهای لباس پیرمرد سالخورده باستانی ایران که قدمتی بیش از 4000 سال دارد به صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است که اشاره به کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک دارد .. پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید اشو زرتشت همین سه فرمان است . که دیده می شود امروز جهان تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهای زرتشت بوده است را برای خود برگزیده است و خرافات و عقاید پوچ را به دور ریخته است .

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:56 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سوم
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آتوسا : قدرت و توانمندی - دختر کورش وزن داریوش اول
آفر : آتش - ماه نهم سال شمسی
آفره دخت : دختر آتش - دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است .
آذرنوش‌: شیرین و دل انگیز
آذین : زیور، طاق نصرة‌، تزئین ، آرایش
آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشت
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید
آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان - پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر
آرتین: عاقل و زیرک,نام پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی
آرتام:والی فریگه در زمان کوروش هخامنشی
آرتمن:نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاه
آرشام : بسیار قوی - پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشی
آرمان : آرزو - خواهش - امید
آرمین : آرام گرفتن - پسر کیقباد پادشاه پیشدادی
آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی است
آریا فر: دارنده شکوه آریائی
آریا : آزاده نجیب - یکی از پادشاهان ماد - مهمترین نژاد هند و اروپائی
آریا مهر : دارنده مهر ایران - از سرداران داریوش سوم
آرین : سفید پوست آریائی
آزاده : دلیر و بی باک ، رها
آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق
آزرمدخت : یکی از ملکه های ساسانی
آزیتا : آزاده
آناهیتا : الهه آب
آونگ : شبنم - نام کردی
آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار
آیدا : شاد، ماه - نام تذکمنب



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:55 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:52 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 نوروز برابر با یکم فروردین ماه (روزشمار خورشیدی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان می باشدو هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشیداز صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با 20 یا  21 یا 22مارس مطابقت دارددر کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیستدر برخی از متن‌های کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است.پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده‌است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدندبرخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمی‌گرددهمچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌استپ اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده‌است         ...........//نوروز در زمان سلسله هخامنشیان

کوروش دوم بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده‌است. در زمان داریوش یکم مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم

اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده‌است اما بررسی‌ها بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن می‌گرفته‌اندشواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده‌استدر دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده‌است         .....نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگتقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدندشواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبود و در فصل‌های گوناگون سال جاری بود

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:51 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 فهرست زیر شامل امپراتوری‌های جهان باستان از سال های پیش از میلاد تا اواخر قرن پنجم میلادی (تا سال ۵۰۰ میلادی) است.

رتبه نام امپراتوری سال وسعت
۱ هخامنشیان 550 پیش از میلاد ۸٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲ دودمان هان ۱۰۰ پیش از میلاد ۶٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳ امپراتوری روم ۱۱۷ بعد از میلاد ۶٬۴ میلیون کیلومتر مربع
۴ امپراتوری اسکندر ۳۲۳ پیش از میلاد ۵٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۵ سلسله مائوریا (هند) ۲۵۰ پیش از میلاد ۵٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۶ دودمان جین (چین) ۱۰ بعد از میلاد ۴٬۷ میلیون کیلومتر مربع
۷ دودمان هیونگ ۱۷۶ پیش از میلاد ۴٬۱ میلیون کیلومتر مربع
۸ دودمان هونیک ۴۴۱ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۹ شاهنشاهی هیاطله ۴۹۰ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۱۰ خاقانات روران ۴۰۵ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۱۱ سلوکیان ۳۰۱ پیش از میلاد ۳٬۹ میلیون کیلومتر مربع
12 امپراتوری اشکانیان سال 113 پیش از میلاد تا 110 بعد از میلاد 3٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱3 شاهنشاهی کوشان ۲۰۰ بعد از میلاد ۳٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱4 ساسانیان ۴۵۰ بعد از میلاد ۳٬۶ میلیون کیلومتر مربع
۱5 شاهنشاهی گبتا ۴۰۰ بعد از میلاد ۳٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۱6 دودمان جین غربی (چین) ۳۰۰ بعد از میلاد ۳٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۱7 امپراتوری ماد ۵۸۵ پیش از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۸ دودمان کین (چین) ۲۰۶ پیش از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۹ امپراتوری بیزانس (روم شرقی) ۴۵۰ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۰ دودمان جین شرقی (چین) ۳۴۷ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۱ دودمان لیو سونگ (چین) ۴۲۰ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۲ شاهنشاهی یاوانا (هند) ۱۵۰ پیش از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۳ شاهنشاهی باختری (بلخ) ۱۸۴ پیش از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۴ سلسله ژو جدید (چین) ۳۲۹ بعد از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۵ سلسله وی شمالی (چین) ۴۵۰ بعد از میلاد ۲٬۲ میلیون کیلومتر مربع
۲۶ سلسله وی (چین) ۲۶۳ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۷ سلسله کین (چین) ۳۷۶ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۸ امپراتوری روم غربی ۳۹۵ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۹ سلسله ژو قدیم (چین) ۳۱۶ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۳۰ شاهنشاهی ساتاواهانا (هند) ۹۰ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۳۱ شاهنشاهی هندی-پارتی (هند) ۵۰ بعد از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۲ سلسله وو (چین) ۲۲۱ بعد از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۳ شاهنشاهی هندی-سکایی (هند) ۱۰۰ پیش از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۴ دودمان ناندا (هند) ۳۵۰ پیش از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۵ امپراتوری آشور ۶۷۰ پیش از میلاد ۱٬۴ میلیون کیلومتر مربع
۳۶ دودمان شانگ (چین) ۱۱۲۲ پیش از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۷ ژو غربی (چین) ۱۱۲۲ پیش از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۸ شاهنشاهی آکسوم (اتیوپی) ۳۵۰ بعد از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۹ دودمان شونگا (هند) ۱۵۰ پیش از میلاد ۱۰۲ میلیون کیلومتر مربع
۴۰ شاهنشاهی کوشی (حبشی) ۷۰۰ پیش از میلاد ۱٬۲ میلیون کیلومتر مربع


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:50 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 


در شهریور 1323زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب تصنیف سرای معروف، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد.
او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی می نوازد. گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، با چشمان اشک آلود به استودیوی روح الله خالقی (موسیقی دان) می رود و شروع به گریه می کند.
غلامحسین بنان می پرسد ماجرا چیست؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید:
کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند ! سپس کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید:
ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم...

همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، تصنیف "ای ایران" در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود.

سرود «ای ایران» دقیقا در 27 مهر ماه سال 1323 در تالار دبستان نظامی [دانشکدۀ افسری فعلی] و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد. شعر این سرود را «حسین گل گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود، و از ویژگی‌های آن، اول این است که تک‌تک واژه‌های به کار رفته در سروده، فارسی است و در هیچیک از ابیات آن کلمه‌ای معرب یا غیر فارسی وجود ندارد. سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژه‌هاى خوش‌تراش فارسى است. زبان پاکیزه‌اى که هیچ واژه بیگانه در آن راه پیدا نکرده است، و با این همه هیچ واژه‌اى نیز در آن مهجور و ناشناخته نیست و دریافت متن را دشوار نمى‌سازد.

دومین ویژگی سرود «ای ایران» در بافت و ساختار شعر آن است، به‌گونه‌ای که تمامی گروه‌های سنی، از کودک تا بزرگ‌سال می‌توانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده تا این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستان‌ها قابلیت اجرا داشته باشد.

و بالاخره سومین ویژگی‌ای که برای این سرود قائل شده‌اند، فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه یا فرد، امکان می‌دهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسیقی نیز بتوان آن را اجرا کنند.

آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساخته‌های ماندگار «روح‌الله خالقی» است. ملودی اصلی و پایه‌ای کار، از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده.

این سرود در اجرای نخست خود به‌صورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهه‌های بعد خوانندگان مطرحی همانند «غلامحسین بنان» و نیز «اسفندیار قره‌باغی» آن را به‌صورت تک‌خوانی هم اجرا کنند.


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:49 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی است که میان فروپاشی افشاریان تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از طایفه زند از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید. کریم‌خان، ایلخان طایفه زندبود. پدرش «ایناق خان» نیز ایلخان بود. کریم خان در آغاز یکی از سرلشکران سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر با همراهانش بازگشت. او فردی مدبر بود. او را لحاظ برخورد با مردمان نیکوترین فرمانروا پس از حمله اعراب به ایران دانسته‌اند. کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب شاه پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود. ارگ، بازار، حمام و مسجد وکیل شیراز از کریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده‌است.

کریمخان زند وکیل الرعایا (۱۱۹۳۱۱۶۳ه. ق.) توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق‌خان زند نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ق. بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

پیروزی کریم‌خان زند

پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح‌خان بختیاری و علیمردان خان بختیاری ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا (شاه‌اسماعیل سوم) را به شاهی برگزیدند. در این اتحاد علیمردان خان بختیاری نایب‌السلطنه بود و ابوالفتح‌خان بختیاری حاکم اصفهان و کریم‌خان زند نیز سرلشکر سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان بختیاری، ابوالفتح‌خان بختیاری را کشت و بر دیگر همراهش کریمخان زند شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان زند بود

کریم خان پس از شانزده سال مبارزه دایمی‌توانست بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه کند و صفحات مرکزی و شمالی و غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. وی به انگلیس‌ها روی خوش نشان نداد و همواره می‌گفت آن‌ها می‌خواهند ایران را مانند هندوستان کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال۱۱۸۹ ه. ق. بصره را از حکومت عثمانی منتزع نماید و به این ترتیب، نفوذ اوامر دولت ایران را بر سراسر اروندرود و بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

 

 

زندیان پس از کریم‌خان

پس از در گذشت کریم خان زند دگرباره جانشینان او به جان هم افتادند و با جنگ و نزاع‌های مستمر، زمینه تقویت و کسب اقتدار آغا محمد خان و سلسله قاجار را فراهم آوردند. در سال ۱۲۰۹ هجری قمری لطفعلی خان آخرین پادشاه زند پس از رشادت‌های بسیار آن به دست آغا محمدخان قاجار معروف به اخته خان کشته شد. در آن زمان کرمان پایتخت زندیه بود. آغامحمدخان با به دست آوردن شهر شیراز دست به کشتار کسانی که از دودمان زند بودند زد، پسران لطفعلی خان را اخته نمود و دستور تجاوز جنسی به زن باردار و دختر لطفعلی خان زند و دیگر زنان این دودمان را دادوگروهی از افراد طایفه زند نیز به اطراف متواری شدند تا دست اقامحمد خان به انان نرسد

تشمال کریم (کریم خان زند) از تیرهٔ زند بگله بود. تیرهٔ زند بگله مهم‌ترین تیرهٔ طایفهٔ زند به حساب می‌آمده‌است. طایفهٔ زند گروهی بودند با معیشت شبانی که از اراضی دامنهٔ زاگرس به دهستان پری و کمازان در نزدیکی ملایر کوچ کرده بودند.» معمولاً زندها را شاخه‌ای از طوایف لک به حساب آورده‌اند. یقیناً از نواحی شمال لرستان کوچ کرده و به وسیله شاه عباس صفوی در اطراف ملایر و بروجرد اسکان داده شده‌اند.

عده‌ای از وابستگان نزدیک این خاندان را با خود به تهران آورد و در قلعه‌ای قدیمی در یافت آباد امروزی زندانی نمود که در اواخر قاجاریه توانستند اراضی اطراف را بدست آورند و همانجا اقامت کنند و دیگر وابستگان این خاندان یا کشته شدند. یا به عثمانی گریختند و یا مهاجرت کردند تا جان زن و فرزندانشان در امان باشد. امروزه در استان‌های لرستان، کرمانشاه، کردستان، همدان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، کرمان و خراسان بازماندگان طایفه زند زندگی می‌کنند.

دستگاه دیوانی زند به رهبری حاج ابراهیم کلانتر که به لطفعلی خان خیانت کرده بود یکراست به قاجارها پیوست و به جز تنی چند که به واپسین فرمانروای زند تا دم مرگ وفادار ماندند دیگران رویه ابراهیم خان را پیش گرفتند.



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:48 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

         

دانلود فایل کامل  Downlod File

 

بابک خرم دین Babak Khoramdin

در میان جنبشهای اجتماعی ایران ضد اعراب، نهضت خرمدینان که پس از جاودان ابن شهرک خرمی، بابک رهبر آن به شمار می آید یکی از قهرمانانه ترین و در عین حال مورد تحریف قرار گرفته ترین آنهاست. برای ما دشوار است که از اسناد موجود، رفتار این مردم را که سالها در برابر حکومت عباسی ایستادگی کردند و دست از عقاید خو نکشیدند و جان خود را در راه اهداف خود فدا کردند درست بفهمیم. واقعیت اینکه اگر از چند تحقیق از معاصرین خود بگذریم، تمامی منابع فارسی و عربی در مورد این نهضت و رهبر آن به گونه ای مشمئز کننده ای آلوده به اغراض و آلودگی ها و دروغ زنی های فراوان است.

دژ بابک   Babak's stronghold

 

 

 
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:47 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 در مورد مزدک پیامبر دوره ساسانی

  About Mazdak in Sasanian Goverment

 

Download

 

 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:46 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

میدان آزادی در قسمت غربی تهران قرار گرفته‌است و مسافرانی که از جاده‌ی مخصوص کرج به تهران وارد می‌شوند، به عنوان اولین نماد شهری این میدان و بنای مخصوص آن را مورد توجه قرار می‌دهند.

این میدان که قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران میدان شهیاد نام داشت، به صورت بیضی ساخته شده‌است که در مرکز آن برج آزادی قرار گرفته‌است و در حاشیه‌ی آن دو مسیر اتومبیل‌رو که در بعضی قسمت‌ها به صورت دو طبقه ساخته‌شده‌است، قرار گرفته‌است. بین بنای برج آزادی و مسیرهای اطراف میدان نیز باغچه‌های چمن‌کاری شده به صورت شش ضلعی ساخته شده‌است.

میدان آزادی با مساحت ۵۰٬۰۰۰ مترمربع پس از میدان نقش جهان با مساحت ۸۹٬۶۰۰ مترمربع، بزرگ‌ترین میدان ایران است و برج آزادی با ارتفاع چهل و هشت متر، که یکی از نمادهای تهران است، در آن قرار دارد.

برج آزادی یا شهیاد، در زمان سلطنت محمد رضا شاه پهلوی به عنوان نماد پایتخت ساخته شد. طراح میدان شهیاد مهندس حسین امانت بود.

Azadi squ has a length in 50.000m square, and after Naghshe Jahan squ with 89.600m squre is the biggest square in Iran, and by 48high is one the symboles of Iran that is located in west of Tehran.

This tower was made in Pahlavi perioud by Hossein Amanat, and at  firt it's name was Shahyad. 

 

 
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:46 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

 

تصویر خیالی از برج بابل اثر پیتر بروگل

برج بابل ساختمانی است که در سفر پیدایش به آن اشاره شده‌است.هم اکنون این برج نابود شده‌است.

در گذشته باور بر این بود که درختان هر طبق بر بروی طبقهٔ پایین می‌افتاد و درختان را وارانه نشان می‌داد. بر پایه آنچه در تورات کتاب پیدایش آمده انسان‌های نخستین که همگی در بابل بودند به سبب کمبود جا و سرچشمه‌ها خواستار پراکنده شدن به جاهای دورتر شدند ازین رو و برای جلوگیری از چند دستگی این برج بلند را ساختند تا همبستگی خود را از دست ندهند.

در سال ۱۸۹۸ میلادی رابرت کلدوی (آلمانی: Robert Koldewey)، باستان شناس آلمانی، در حدود ۹۰ کیلومتری جنوب شهر بغداد و در سواحل فرات جستجو در پی یافتن ویرانه‌ها و بقایای شهر غرق شده بابل را آغاز کرد. برج بابل معبدی مطبق برای ” مردوک ” خدای بابل بود، بنایی با ابعاد ۹۰ در ۹۰ متر و ارتفاع حدود ۹۰ متر. از این بنای عظیم تعدادی از پایه‌های اصلی آن به جای مانده است. تا پیش از حفاریها و کاوشهای باستان شناسان افسانه‌ها و تصورات گونه گونی در مورد برج بابل وجود داشت. یکی از نمودهای این تخیلات تابلوی نقاشی برج بابل اثر ” پیتر بروگل ” است که برج بابل را بنایی مدور و مطبق با تاقهای قوسی تصور کرده. اما حفاریهای باستان شناسان و پژوهشگران تصویری متفاوت از آنچه گذشتگان می انگاشتند به ما می دهد: بنایی چهارگوش با ابعاد ۹۰ در ۹۰ متر، مطبق و توپر به ارتفاع ۹۰ متر.


چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:45 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

مخترع بزرگمرد حکیم بنام اردشیرآن را (نرد شیر) نام گذاشت که همان نرد امروزی است و در برابر شترنگ هندی ساخته شد.

1- تخته آن نشانه زمین

2- سی مهره آن نشانه سی روز

3- پانزده مهره سفید نشانه روز

4- پانزده مهره سیاه نشانه شب

5- گردش تاس نشانه گردش ستارگان

6- تک خال نشان خدای یکتا و اهورامزدا

7- دوخال نشان آسمان و زمین

8- سه خال نشان گفتار نیک، کردار نیک، گفتار نیک

9- چار خال نشان چهار عنصر اصلی،باد،آب،خاک،آتش

10- پنج خال نشان پنج روشنی، خورشید، ماه، ستاره، آتش، آذرخش

11- شش خال نشان شش جشن بزرگ قدیم

 

 

Backgammon, a Persian game

Wise, the great man named Ardeshir Inventor (Nard Shir) called today said that the Backgammon or Nard in Persian is made against Shtrng Hindi.

a- It's board is a sign of Earth

b- It's 30nuts are signs of 30 day of month

c- It's 15white nuts are signs of 15days

d- It's 15black nuts are signs of 15nights

e- Signs of circulation flow dice stars

f- Ace shows unique God

g- Deuce shows Heaven and Earth 

h- Three spots show good speech, good deeds, good words

i- Four spots show the four main elements(water,fire,wind,sand

j- Five spots show five clear, the sun, moon, stars,fire,electrical

k- Six spots show a great old six-Persian-party 

 


چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:44 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 خط اوستایی یا دین دبیره

Avesta Writting Language

خط اوستایی یا دین دبیره یکی از کامل ترین و کهن ترین خط های دنیاست که در زمان ساسانیان برای برطرف کردن عیوب خط پهلوی ابداع گردید. این خط که برای اولین بار برای نوشتن اوستا مورد استفاده قرار گرفت به خط اوستایی معروف گردید. این خط دارای 48 حروف الفبا است که 14 حروف صدادار و 34 حروف بی صدا است. این خط از الفبای انگلیسی کامل تر است و نیازی به ترکیب حروف برای ایجاد یک حرف جدید نسیت، از طرفی هم مانند خط عربی برای خواندن مبهم نیست و به راحتی تلفظ می گردد. این خط از راست به چپ نوشته می شود، حروف جدا و پشت سر هم قرار دارند و در پیان هر کلمه یک نقطه قرار می گیرد.

این خط در زمان پهلوی به خاطر کامل بودن قرار بود جایگزین خط عربی گردد، تا جایی که ابراهیم پورداوود بنیانگذار فرهنگستان پارسی ایران این نکته را بارها یادآور شده بود که این خط باید جایگزین خط ناقض عربی گردد.

 

 

 

دانلود خودآموز خط اوستایی

 

 

 

 

 

Download Self Studying of Avesta Writting Language

 

 

 

 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:44 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 پرونده:Mevlana2.JPG

روز عاشورا همه اهل حلب / باب انطاکیه اندر تا به شب

گرد آید مرد و زن جمعی عظیم / ماتم آن خاندان دارد مقیم

ناله و نوحه کنند اندر بکا / شیعه عاشورا برای کربلا

بشمرند آن ظلمها و امتحان / کز یزید و شمر دید آن خاندان

نعره هاشان می رود در ویل و وشت/ پر همی گردد همه صحرا و دشت

یک غریبی شاعری از ره رسید / روز عاشورا و آن افغان شنید

شهر را بگذاشت و آن سو رای کرد / قصد جست و جوی آن هیهای کرد

پرس پرسان می شد اندر افتقاد / چیست این غم ، بر که این ماتم فتاد؟

این رئیس زفت باشد که بمرد؟ / این چنین مجمع نباشد کار خرد

نام او و القاب او شرحم دهید / که غریبم من ، شما اهل دهید

چیست نام و پیشه و اوصاف او؟ / تا بگویم مرثیه ز الطاف او

مرثیه سازم که مرد شاعرم / تا ازینجا برگ و لالنگی برم

آن یکی گفتش که هی دیوانه ای / تو نه ای شیعه ، عدوی خانه ای

روز عاشورا نمی دانی که هست / ماتم جانی که از قرنی به است؟

پیش مومن کی بود این غصه خوار؟ / قدر عشق گوش عشق گوشوار

پیش مومن ، ماتم آن پاک روح / شهره تر باشد ز صد طوفان نوح

نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب 

گفت آری ، لیک کو دور یزید؟ / کی بُدست این غم ، چه دیر اینجا رسید؟

چشم کوران آن خسارت را بدید / گوش کران آن حکایت را شنید

خفته بودستید تا اکنون شما / که کنون جامه دریدید از عزا؟

پس عزا بر خود کنید ای خفتگان / زآنک بد مرگیست این خواب گران

روح سلطانی ز زندانی بجست / جامه چه درانیم و چون خاییم دست؟

چونک ایشان خسرو دین بوده اند / وقت شادی شد چو بشکستند بند

سوی شادروان دولت تاختند / کنده و زنجیر را انداختند

روز ملکست و گش و شاهنشهی / گر تو یک ذره از ایشان آگهی

ور نه ای آگه ، برو بر خود گری / زآنک در انکار نقل و محشری

بر دل و دین خرابت نوحه کن / که نمی بیند جز این خاک کهن

ور همی بیند چرا نبود دلیر / پشتدار و جانسپار و چشم سیر؟

در رخت کو از می دین فرخی؟ / گر بدیدی بحر ، کو کف ،ای سخی؟

آنک جو دید ، آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:42 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

فارسی باستان به الفبایی نوشته شده است که میخی نامیده می شود ظاهراً داریوش بزرگ دستور داده است که الفبایی برای فارسی باستان ساخته و این زبان بدان نوشته شود . 

در ادامه معرفی یک سایت برای تبدیل نام به زبان پارسی باستان (میخی)

میخی

الفبای فارسی باستان از الفبای اکدی و الفبای اکدی از الفبای سومری گرفته شده است . این الفبا ۳۶ حرف ، ۲ واژه جدا کن ، ۸ اندیشه نگار و نشانه هایی هم برای نشان دادن اعداد داشته است که تنها برخی از آنها به جای مانده است . هریک از حرفهای الفبای میخی به جز سه حرفی که برای نشان دادن مصوتها به کار می رود مصوتی هم همراه دارد به همین علت الفبایی هجایی است .الفبای فارسی باستان از چپ به راست نوشته می شود و پس از هر حرف یک واژه جدا کن گذاشته می شود. نحوه رمز گشایی خط میخی فارسی باستان خط میخی فارسی باستان پس از انقراض دولت هخامنشی از رواج افتاد و خواندن آن فراموش شد؛ تا اینکه ، اخبار و گزارش هایی که جهانگردان و سیاحان اروپایی از اوایل قرن هفدهم میلادی به این سوی، به هنگام سیر و سیاحت در شرق و بازدید از ویرانه های تخت جمشید ، فراهم کرده بودند، توجه دانشمندان اروپایی را به آن جلب نمود. در قرن هجدهم میلادی ،چندین کتیبه به خط میخی فارسی باستان در اروپا منتشر شد ، از آن جمله است جهانگرد معروف فرانسوی ، Chardin که ، شاردن ( DPC ) رونوشت کامل یکی از کتیبه های داریوش در تخت جمشید Count در سال ۱۷۱۱ ، آن را منتشر کرد ؛ همچنین کتیبه ای از خشایارشا بر روی گلدانی از سنگ مرمر که کنت کایلوس در سال ۱۷۶۲ ، گزارشی درباره آن به محافل علمی آن روزگار ارائه نمود . ، Caylus رونوشتهای دقیقتری از کتیبه سه زبانی تخت جمشید تهیه کرد و Carsten Niebuhr در سال ۱۷۶۵ ، کارستن نیبور پس از بازگشت از شیراز ، در سال ۱۷۷۸ ، به انتشار آن پرداخت . نیبور از بررسی این اسناد به خوبی دریافت که ، کتیبه
ها از چپ به راست و به سه گونه نظام خطی کاملا متفاوت از هم نوشته شده اند . چند صباحی بعد ؛ در سال ۱۷۹۸ م ؛

نشان

بقیه در ادامه مطلب...


 



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:41 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

حسین شهرستانی :
در فرهنگ‌های انگلیسی و فرانسه نوشته‌اند که واژه‌ی کراوات از نیمه سده‌ی هفدهم در زبان فرانسه گسترش یافت، و البته این یک دزدی فرهنگی است. آنان شوند آن‌را این‌گونه می‌آورند: چون سربازان کروآت (اهل کرواسی) که در هنگ پادشاهی کروآت در روزگار لویی چهاردهم بودند دستمالی به گردن می‌بستند پس این رسم از آن روزگار آغاز شده. اما این دلیل هم در برابر آنچه که ثابت می‌کند آیین بستن کراوات درپیوند با نیاکان ما ایرانیان دارد بسیار ضعیف است.
شاید مردم فرانسه در سده‌ی هفدهم از سربازان کرواسی آموخته باشند تا دستمال گردن ببندند و حتا اگر بپذیریم که نام آن دستمال گردن را کراوات گذاشته‌اند، دلیلی بر نفی این وجود ندارد زیرا که ریشه این واژه‌ی کهن، ایرانی‌ست چرا که اسناد و مدارکی مستند و مستدل و غیرقابل انکار به ما این چنین می‌گوید:
در آغاز با نگاهی به اوستا کتابی که هزاران سال پیشتر از سده‌ی هفدهم در اختیار ایرانیان بوده خواهیم دید که در(ویدیودات فرگرد 14 آیه 9) آمده و از دوازده چیز که مرد جنگی به آنها نیازمند است نام می‌برد. ... هفتم زره، هشتم کُئِرِس، و این عبارت از واژه کُئِرِت است و در برابر آن در پهلوی «گرپویان» آمده ودرباره‌ی آن می‌گوید که کُئِرِت به زره بسته می‌شود. 
به این نگاره‌ بنگرید! چهره‌ای است از «پاپک» پدر اردشیر که در تخت جمشید برروی سنگ نگاشته‌شده و کراوات یا چیزی شبیه به آنچه امروزه به‌عنوان کراوات از آن استفاده می‌کنند دیده می‌شود. هرتسفلد نیز در Iran In The Ancient East (fig 402)آورده که آن چهره‌ی پاپک پدر اردشیر است و رخت مادها را به تن دارد. اینجاست که به‌راستی و به‌خوبی روشن می‌شود که کُئِرِت کدام است و واژه کراوات از کجا گرفته شده!
البته این کراوات پیش‌تر نیز به‌گونه‌ی پهن‌تر و پیش سینه هم بسته می‌شده و در نگاره‌ها دیده می‌شود که پادشاهان و بزرگان سپاه آن‌را می‌بستند و در بیشتر چهره‌های کنده‌شده برروی سنگ در تاق بستان و سکه‌های باستانی دیده می‌شود. و می‌توانیم بگوییم که شاید پاپیون هم با اندكی دگرگونی از روی آن برداشت شده باشد.
این پیش سینه را تا روزگار صفویه و پس از آن نیز به‌عنوان یک آیین می‌بینیم. شماری‌ از نگاره‌هایی که بردیوار سنگی ایوان موزه تخت جمشید و آیین تاجگذاری اردشیر دوم که در تاق بستان نقش بسته را به همراه نگاره‌هایی از پادشاهان روزگار باستان که پوشش آنان این ادعا را ثابت می‌کند.
همچنین یادآوری می‌شود دکتر محمدمقدم استاد زبانشناسی دانشگاه تهران در سال 1324 خورشیدی در جزوه شماره‌ی سه خود که به تلاش کتاب فروشی ابن سینا با عنوان «ایران کوده» به‌چاپ رسیده به ریشه واژه کراوات پرداخته و پژوهشگران گرامی می‌توانند از آن بهره ببرند. 
در پایان این نوشتار اعتراف می‌کنم گرچه توان نویسنده بیش از این نبود اما همین اندازه هم می‌تواند گامی هر چند اندک برای آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و تمدن سرزمینش و پی‌بردن به خرد نیاکانش باشد زیرا که نیاکانش هزاران سال پیش پوششی داشتند که مردمان جهان امروز بهره‌گیری از آن‌را شوند بزرگی خود می‌دانند.

 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:40 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 تعجب نکنید اینجا تخت جمشید نیست، این ورودی پارک 

تفریحی سیف الدوله در شهرستان ملایر که به دستور ناصرالدین شاه توسط مهندسان ایتالیایی ساخته شده که باتفاق شهاب و احمد پسر عموم 
رفتیم.

اینم مجسمه آقای نمیدونم چیه که وسط حوض قرار داده بودن ولی تابلوی توضیحاتی واسش نذاشته بودن.

 
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:35 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

سورنا لطفی‌نیا :

برپایه‌ی بررسی‌های خاورشناسان(:مستشرقین) اروپایی [برپایه نوشته‌های رخدادنگاران
یونان باستان كه كارهای داریوش بزرگ را درست  و گسترده گزارش داده‌اند] و بر پایه‌ی
سالنامه‌ها، پول رسمی ایران «سكه داریك» در ژانویه سال 504 پیش از میلاد ضرب و رایج
شد و این، نخستین سکه‌ی همگون جهان و دارای وزن و عیار یکسان بود كه در ژانویه 201٢
دوهزار و 51٦ ساله شده است. داریوش دستور ضرب این سكه را در دومین روز نخستین
ماه زمستان سال 504 پیش از میلاد «دی‌ماه و یک روز پس از شب چله ـ یلدا» داده بود.
سكه‌های داریك «گرفته شده از نام داریوش» تا پایان روزگار هخامنشیان [هنگامه‌ی
اسکندر گجستك] رایج بودند. چهره‌ی شاهنشاه کشور بر یك روی سکه نیز از روزگار
داریوش مرسوم شده است.بسیاری از كشورها نام پول ملی را از نام‌های تاریخی گرفته‌اند،
مانند پول ونزوئلا از نام سیمون بولیوار، تاجیكستان از نام سامانیان «سامانی» و ... ولی نام
پول ملی ما ـ ریال ـ از اسپانیا است!
برگرفته از تارنمای انوشیروان كیهانی‌زاده
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:34 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 sasanians  Bahram I Coronation بهرام یکم و رویدادهای زمان او | تاریخ ما Tarikhema.ir

 
پس از درگذشت هرمز یکم در سال ۲۷۳ میلادی برادر ناتنی او بهرام در سن ۵۸ سالگی بر تخت نشست. مهمترین رویداد دورۀ فرمانروایی بهرام یکم را باید کشته شدن مانی و آغاز قدرت مذهبی کرتیر ( کردِر ) دانست، که منجر به زرتشتیگری و حکومت مطلق العنان و افراط گری مذهبی ساسانیان شد. کرتیر خود دربارۀ جایگاه خویش در نزد بهرام یکم مینویسد:
و پس از آن که هرمزد شاهنشاه به گاه بَغان شد
و بهرام شاهنشاه، پسر شاهپور شاهنشاه، و برادر هرمزد شاهنشاه به شهریاری رسید، مرا بهرام شاهنشاه نیز ارجمند و فرمانروا داشت. و مرا در دربار و شهر به شهر، جای به جای، از برای کردگان یزدان همه گونه کامکار و توانا کرد. و در آن زمان نیز شهر به شهر، جای به جای، بس کردگان یزدان افزایش گرفت و بس آذر ورهرام ( بهرام ) نهاده شد، و بس مُغمردان خوشبخت.
 
منبع:ایران در زمان ساسانیان – نوشته دکتر پرویز رجبی



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:29 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 جنگ قادسیه، در ۱۴ هجری قمری (۶۳۵ میلادی) بین سپاه ایران و اعراب مسلمان در حمله اعراب به ایران در سرزمین قادسیه (کربلای کنونی) اتفاق افتاد.

پس از اینکه ابوبکر خلیفهٔ مسلمین فتنه‌های داخلی عربستان را فرونشاند و به حروب الردةجنگ های ارتداد پایان داد. در محرم سال دوازدهم هجری قمری خالد پسر ولید را مأمور عراق ساخت. در آن أوقات المثنی بن حارثه الشیبانی بأجازه خلیفه در آنحدود می‌گذرانید و با «حرمله» و «سلمی» و «عیاض بن غنم» به خالد پیوستند. چون این اخبار به «هرمز» فرمانده ایرانی آن اطراف رسید وقایع را بدربار اطلاع داده در مقابل دشمن شتافت در حفیر که یکی از ثغور مهم ایران نزدیک خلیج فارس بود جنگی واقع شد که معروف به ذات السلاسل است. «هرمز» در مبارزه باخالد بسر ولید کشته شد وبر لشکر او شکست وارد آمد. پس از آن در الیس (ساحل رود فرات) جنگ دیگری رخ داد چون فتح نصیب خالد شد عدهٔ زیازی از سربازان ایرانی به اسارت افتادند. سپس خالد متوجه حیره گشت.




ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:29 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 در کتاب نفایس الفنون از چند نوع دیگر شترنگ نام برده شده که چنین اند:
۱- شطرنج چهار در شانزده: نوعی شطرنج دیگر و باختن آن به کعبتین [=تاس] است اگر چون کعبتین بزنند یکی آید پیاده ببازد، و اگر دو آید رخ، و اگر سه اسب، و اگر چهار فیل، و اگر پنج آید فرزین، و اگر شش شاه.

۲- شطرنج دایره: شطرنج دیگر است که به دایره نهاده‌اند و در میان دایره، دایرهء کوچکی گذاشته‌اند که هرگاه شاه درماند در آن دایره رود و آنجا هیچ چیز بر او نیفتد مگر از آنجا بیرون رود. پیاده در این شطرنج نیز فرزین نشود و فیل‌ها به یکدیگر رسند و چون دو پیاده از یک روی برآیند یکدیگر را بزنند و باختن آن همچو مرقع معروف است.

۳- شطرنج ذَوات الحُصون [دارای چند دژ/قلعه]: و آن ده در صد باشد و بر کنارهای او از چهار گوشه، چهار خانهء دیگر باشد که آن را حصن خوانند و در وی چهار دَبابه آورده‌اند که بر مثال رخ رود ولیکن به انحراف. و هرگز در این شطرنج بیدق فرزین نشود و باختن او همچو باختن شطرنج مرقع است. اما اگر شاه درماند اگر تواند خود را در حصن‌ها اندازد که هیچ چیز بر او نیفتد. الا آنکه راه او گرفته شود که به حصن نتواند رفتن.

۴- شطرنج کبیر: شطرنج دیگر است و بر آن زرافه و شیر و چیزهای دیگر در افزوده‌اند که شرح آن مطول است.

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:27 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

 

«گنجفه چیست؟»، نوشته‌ی بهروز تقی‌خانی، مجله‌ی یغما، سال سیزدهم (سال ۱۳۴۰ خ/۱۹۶۱ م.) شماره ۶ ص ۲۹۶ به بعد 



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:26 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

به مناسبت زادروز «بنيتو موسولينيBenito Mosolini» كه 29 ژوئيه 1883 به دنيا آمد، حزب فاشيست را تاسيس و 21 سال بر ايتاليا حكومت كرد اشاره به تعريف واژه فاشيست و تاريخچه اين واژه بي فايده نخواهد بود، از اين قرار:

 نظاميان رومي در جنگهاي سده سوم ميلادي با ايران (دوران اردشير ساساني و پسرش شاپور اول) مشاهده كرده بودند كه پياده نظام ايران در دسته هاي ده ـ دوازده نفري در سنگرها و خاكريز ها مستقر مي شود و سواره نظام ايران نيروي دشمن را به ميان آنان مي كشاند و اين صف آرايي و تاكتيك براي روميان تازگي داشت. در زمينه اين تاكتيك، روميان از نظاميان ايراني شنيده بودند كه به آنان اندرز داده شده كه يك شاخه درخت را به آساني مي توان شكست، ولي اگر چند شاخه را در كنار هم قرار دهند (متحد كنند) شكستن مجموعه آنها كاري آسان نخواهد بود. نظاميان رومي اين اندرز را با خود به روم (ايتاليا) بردند و ميان مردم پخش كردند كه به زبان لاتين، «فاشس (دسته اي از شاخه ها و يا ميله ها)» خوانده مي شد كه بعدا معناي مجازي دسته، گروه و اتحاديه به خود گرفت و در لاتين تازه (ايتاليائي) به صورت «فاشيو» كه در جمع مي شود «فاشي» درآمد و به تدريج بر سنديكا هم اطلاق شد. در دهه 1870 سوسياليستهاي جزيره سيسيل (جنوب ايتاليا) نام اتحاديه خود را «فاشيو سيسيليانو» گذارده بودند.
    پدر موسوليني يك كارگر فلزكار (آهنگر) بود و بنيتو در جواني بمانند پدرش عقايد سوسياليستي داشت و با همين افكار، در سال 1914 در ميلان «حزب اقدام انقلابي» را با آرمان سوسياليستي ملي (نه جهاني) تاسيس كرد و در عنوان حزب، واژه فاشي (جمع واژه مفرد فاشيو) را به جاي «حزب» بكار برد كه در سال 1921 اين نام به «فاشيست ملي (اتحاد ملي)» تبديل شد زيرا كه موسوليني در عين حال كه يك سوسياليست بود، يك ناسيوناليست هم بود و همه چيز را براي ايتاليا و ايتاليايي ها مي خواست.
    پس از جنگ جهاني دوم، فاتحان جنگ و مخالفان انديشه ناسيونال سوسياليسم و عمدتا كمونيستها، واژه فاشيست (به معناي حزبي ـ اتحاديه ـ گروهي) را به صورتي در جملات و خطاب به ديگران بكار بردند كه مفهوم بي رحم و ظالم به خود گرفته است.
    موسوليني در عين حال از دوستداران تاريخ ايران بود و آرزو داشت كه ايران بار ديگر جايگاه قديم خود را در ميان ملل جهان به دست آورد و در طول حكومت خود به ايران كمك بسيار كرد، ازجمله براي ايران يك نيروي دريايي به وجود آورد كه ايران با كمك اين نيرو، چند نقطه از اراضي خود در خليج فارس را از انگليسي ها گرفت، از جمله پايگاه انگليسي «باسعيدو» را متصرف شد.

     موسوليني در جواني مدتي هم روزنامه نگاري و داستان نگاري كرده بود و داستان او «رفيقه كاردينال» به چندين زبان ترجمه شده و هنوز تجديد چاپ مي شود. موسوليني روزنامه « ايل پوپولو دا ايتاليا» را شخصا تاسيس كرده و سازمان، برنامه و شرح وظايف تحريريه اش را نوشته و سردبيرش را منصوب كرده بود.
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:25 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 تكرار تاریخ 

پلوتارک

25 اكتبرسال 449 پیش از میلاد درشهر شوش میان دولت ایران و رئیس هیات اعزامی اتحادیه یونانیان معاهده ای امضاء شد كه به موجب آن این اتحادیه حاكمیت ایران برقبرس را به رسمیت شناخت و قول به انحلال اتحادیه «دلوس» داد و در عوض دولت ایران پذیرفت كه به شهرهای یونانی زبان آسیای صغیر (شهرهای ساحلی غربی تركیه امروز، و در آن زمان معروف به ایونی) استقلال داخلی بدهد به این شرط كه مالیات مقرر را بپردارند و در صورت نیاز برای ایران كشتی بسازند و برحسب جمعیت خود سرباز بدهند. مورخان اروپایی این عهدنامه را به نام رئیس هیات نمایندگی یونانیان «عهدنامه كالیاس» نامگذاری كرده اند.
     شاه وقت، اردشیر، از دودمان هخامنشی كه پلوتارك اورا «اردشیر درازدست» نوشته است دستور اجرای این معاهده را داد و شهرهای یونانی زبان آسیای صغیر (ایونی) به شوراهای انتخابی این شهرها سپرده شدند، ولی اتحادیه «دلوس» مركب از كشور ــ شهرهای یونان، به تحریك آتن حاضر به انحالال خود نشد و نقض عهد كرد كه دولت ایران مجبور شد چند سال بعد پس از آغاز جنگ میان آتن و اسپارت معروف به«جنگ پلوپونز»، محرمانه به اسپارت كمك برساند و آتن نابود شود.
     2438 سال پس از عهدنامه «كالیاس»، توافق مشابهی در جهان میان دو بلوك شرق و غرب حاصل شد كه بر پایه آن اگر بلوك شرق (پیمان ورشو) خود را منحل كند، اتحادیه اتلانتیك شمالی (ناتو) هم دست كم از صورت نظامی خارج خواهد شد كه دیدیم پس از انحلال پیمان ورشو چنین نشد و ناتو دست به توسعه خود در قلمرو سابق پیمان ورشو هم زده و حتی وارد خاك شوروی سابق شده است و ....

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:24 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

لباس فارغ التحصیلی در کل جهان یک شکل دارد . لباس بلند مشکی همراه یک کلاه چهار گوش که از یک گوشه آن منگوله ایی آویزان است.
اما تا حالا به این فکر کرده اید که چرا به این شکل است و اصلاً فلسفه وجودش چیست؟!!!
... چه پاسخی دارید که بدهید؟! احتمالاً خواهید گفت نمی دانم !!!!
در ایران هنگامی که سوال شود این لباس و کلاه چیست اکثر فارق التحصیلان ریشه آن را نمی دانند و گاهی عنوان می کنند که این لباس به نوعی با فرهنگ غرب آمیخته است اما اگر این سوال را از یک اروپایی یا ژاپنی و یا حتی آمریكایی بپرسند خواهند گفت :
ما به احترام «آوی سنّا Avicenna» (ابن سینا) پدر علم جهان این لباس را به صورت نمادین می پوشیم!
بله یک نمونه دیگر از ارزشهای ایرانی كه خود ما آنرا نمیشناسیم ردای فارغ التحصیلی است!!
آنها به احترام «آوی سنّا» كه همان «ابن سینا» است كه لباسی بلند و ردا گونه می پوشیده، این لباس را بر تن فارغ التحصیلان و دانشمندان خود میكنند. آن كلاه هم نشانه همان دَستار است (کمی فانتزی شده) و منگوله آن نمادی از گوشه دستار خراسانی كه ما ایرانی ها در قدیم از گوشه دستار آویزان میكردیم و به دوش می انداختیم است.
بله در اروپا و آمریكا یک فرد برجسته و دانش آموخته را با لباس و كلاه ابن سینا مشخص می کنند، ولی ما حتی علت پوشیدن آنرا هم نمیدانیم...


چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:21 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

{این بنا در سال 1359 تخریب شد}

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:21 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 

این داستان در کتاب دو قرن سکوت دکتر زرین کوب مواجه شدم و پس از پیگیری به مطالب کامل تری نیز دست یافتم جالب آنجاست که هیچ گونه اطلاعی از این اتفاق مهم در تاریخ کشورم نداشتم. مطمئنا ایرانیان امثال من بسیار زیادند.

پارسیان سازنده ی اولین پای مصنوعی جهان!
این عکس، اولین پای مصنوعی که با دستور مستقیم کوروش بزرگ و برای تنها فرزند یک کشاورز ساخته شده است و در موزه ی علوم لندن نگه داری می شود را نشان می دهد.
در جریان فتح بابل توسط سپاهیان ایران و در یک اتفاق ناخواسته، پای کودکی قطع می شود و پدر را در اندوهی عظیم فرو می برد. مرد کشاورز این نامهربانی را بر نمی تابد، او که از بزرگواری های کوروش کبیر بسیار شنیده بود نزد او رفته و داستان را برای او بازگو می کند.
شاهنشاه پهناورترین سرزمین وقت جهان که از شنیدن موضوع بسیار متاثر شده است شخصا به عیادت و دلجویی از نوجوان می رود. پس از گذشت چند روز او همچنان نمی توانست کودک بیگناه را از یاد ببرد کمک های مالی هم پادشاه نیک سیرت را راضی نمی کرد او نمیتوانست خانه نشین شدن کودک را تحمل کند پس به پزشکان حاذق سرزمین پارس دستور ساخت پای مصنوعی را داد تا بار دیگر لبخند را بر لب کودک بازگرداند....
به احترام پدر مهربان ایران زمین کلاه از سر برمیداریم و سر تعظیم فرود می آوریم

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:20 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 دوستان درود

تصميم گرفتم اندكي در خصوص ايران عزيز از كتاب تاريخ ده هزار ساله ايران بنويسم....اين نوشته ها در قسمت هاي مختلف خواهد بود و براي سر نرفتن حوصله خواننده حتي الامكان سعي كردم مختصر و مفيد بنويسم

يا حق

....................................

هفت كشور از آنجا كه بعضي پادشاهان پيشدادي خود را سلطان هفت كشور(هپت كرشور Hapto Karshvar) دانسته، مدعي بودند كه "هفت كشور" در تحت سلطه و فرمانروائي ايشان قرار داشته است.
در اوستا كرارا از "هفت كشور" ياد شده است، طبق روايات قديم هند و ايراني دو روايت درباره تقسيم زمين وجود دارد در يكي از اين دو روايت زمين به سه منطقه يا سه قسمت تقسيم شده است. و بنا به روايات ديگر به هفت كشور تقسيم شده است.
شايد نخستين اثري كه در بابا تقسيم زمين به سه ناحيه آمده است باب دوم ونديداد راجع به جمشيد باشد. كه سه بار در روي زمين به پيش مي رود.

هنديان باستان نيز با اختلافاتي جزئي همين عقيده را داشتند، و به نظر مي آيد اين تقسيم ميراث مشترك ايران و هند باشد.

اما منشاء تقسيم زمين به هفت منطقه روايتي بسيار كهن است. در زبان سانسكريت نيز اصطلاح "هفت كشور" به شكل سپت دويپ (Sapta Dvipa) آمده است
بنا به رواياتي كه در ادبيات اخير پارسيان وجود داد هفت كشور مورد بحث عبارتست از سرزمين هائي كه به سبب و جود درياهائي كه ميانشان حايل است، رفت و آمد بين آنها به دشواري صورت مي گيرد.
در اوستا نام هفت كشور چنين قيد شده است:
1- ارزهي................ Arzahi
2- خونيرث................khvanirath
3- سوهي...............Savahi
4- فرد ذفشو.............Faradazafshu
5- وئيري ارشتي.......Vaeiryarshti
6- ويد ذفشو............ Vidazafhsu
7- وئوروجرشتي........Vourudgareshti

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:19 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 سلام بر دوستان عزيزم

پارسال ارديبهشت ماه براي ديدن منطقه باستاني خورهه به دهستان خورهه رفتم

در ادامه عكس هائي را از اين بازديد تقديم ميكنم

مجموعه بقایا و آثار به جا مانده در منطقه تاریخی خورهه محلات از جمله مهم ترین آثار تاریخی کشور است که ابهامات زیادی را درباره قدمت، معماری، کاربرد و نوع استفاده از بنا در بین مورخان و باستان شناسان داخلی و خارجی ایجاد کرده است.
مورخان از این مجموعه که تنها ۲ ستون از آن باقی مانده است، به نام آتشکده، معبد، کاخ و مرکز جشن ها و مراسم مذهبی، عمارت و منزل ییلاقی و قبرستان یاد کرده اند.
در کاوش های به عمل آمده از این منطقه تاریخی، آثار متعددی از دوره سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی به دست آمده که نشانگر کاربرد آن در دوره های مختلف بوده است.
روستای خورهه یکی از بخش های شمال محلات است که در شمال شرقی این شهرستان در بین روستاهای دودهک، ورین و آب گرم درکنار رودخانه خورهه واقع شده است. ستون های خورهه در این روستا و در منطقه پشت گدار واقع شده است.

در صورت مورد علاقه بودن به نوشتار ادامه مطلب را مطالعه فرمائيد...



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:17 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 تاریخ ما می اند که بر همگان واجب است تا از ادیان ایران به طور کوتاه اطلاعاتی داشته باشند؛ ما بر این شدیم تا مطلب زیر را برای بازدیدگنندگان گرامی آماده کنیم.

 

دین زرتشت
دین زرتشتی امروز که معتقدان به آن در ایران و هند زندگی می کنند، باقیمانده دین زرتشتی دوران ساسانی است که با به قدرت رسیدن اردشیر پابکان برای نخستین بار به عنوان دین رسمی ایران انتخاب شد. در این زمان مدرکی در دست نداریم که حتی با وجود زرتشتی بودن داریوش و خشایارشا، دین زرتشت هیچگاه در دورانی قبل از زمان ساسانیان، به عنوان دین رسمی مطرح شده باشد. اخلاف خشایارشا مانند اردشیر دوم، پرستنده خدایان متعددی مانند آناهیتا و میترا بوده‌اند و غیر از آن، هیچگاه دینی به عنوان دین تمام مردم شاهنشاهی هخامنشی مشخص نشده است. پادشاهان اولیه اشکانی نیز احتمالا" به نوعی آئین قبیله‌ای بجامانده از باورهای ایرانیان اولیه اعتقاد داشته اند. غیر از ولاش اول و جانشینانش، مدرکی برای زرتشتی خواندن دیگر پادشاهان اشکانی نداریم.

از طرفی، دین زرتشتی ساسانی تفاوتهای عمده ای با دین زرتشتی مندرج در گاثاها دارد. بعضی از باورهای مطرح شده در بخشهای جدیدتر اوستای ساسانی، مانند زروانیت، مخالف با باورهای گاثایی هستند و می توان آنها را رسوخی از دین های محلی و باورهای باستانی ایرانیان و حتی تاثیراتی از مذاهب بین النهرینی بابل و آشور دانست. به همین دلیل، در اینجا دین گاثایی را مشخصا" دینی جدا از زرتشتی ساسانی می دانیم و بطور مستقل از آن یاد می کنیم. 
در گاثاها، زرتشت دین کاملا" جدیدی را پایه گذاری نمی کند. دین زرتشت بر مبنای باورهای باستانی ایران پی ریزی شده و زرتشت خود را تنها اصلاحگر و بازگرداننده دین اصلی می داند. خدای گاثاها، «مزدا-اهورا» یا «سرور عقلانیت»، خود یکی از خدایان باستانی است که به همراه میترا و وهومنه، از خدایان اصلی گروه «اهوراها» (خدایان خوب) بوده است. اما در گاثاها، مزدا-اهورا تنها خدای موجود است و اوست که انسانها را به عقلانیت راهنمایی می کند و آنها را از زندگی کورکورانه باز می دارد و همواره به «راستی» تشویق می کند. در گاثاها، زرتشت به همه خدایان دیگر اعلام جنگ می دهد و آنها را خدایان گمراهی، «دئو/دیو»، می خواند. زرتشت حتی از نامبردن از این خدایان نیز خودداری می کند و در گاثاها از کسی جز مزدا-اهورا ذکری نمی بینیم، هرچند که زرتشت بطور غیر مستقیم به وجود خدای نادرستی و دروغ اشاره می کند، اما نام او را که از اوستای جدید می دانیم (انگره-مئنیو، اهریمن) هرگز نمی برد و تنها در پایان یکی از گاثاها، کلمه «انگره» را به کار می برد بدون آنکه نام را کاملا" بیان کند. به نظر می رسد که زرتشت نمی خواهد شعرهای جاویدان خود و تعلیماتش برای آیندگان را به نام خدای نادرستی آلوده کند و آن را به عهده شنونده رها می کند. 
گاثاها به زبانی بسیار مشکل تنظیم شده اند و ساختمان آنها نیز بسیار پیچیده است. دانشمندانی مانند هومباخ، نوبری(Nybergکه به غلط در ایران «نیبرگ» نامیده شده) و شوارتز، توانسته اند قسمتهایی از این ساختمان پیچیده را کشف کنند و ساختارهایی نظیر تنظیم حلقه ای و تکرار معسلامح کلمات در اشعار را مشخص کنند. این ساختمان پیچیده و زبان بسیار کهنه، باعث می شوند که ما به سختی بتوانیم تمام مفهوم گاثاها را متوجه شویم. آنچه تا اینجا برای ما مفهوم است اینستکه اشاره و اصرار زرتشت در این اشعار به مقابله دو عنصر «ارته» (راستی، بن حقیقت و عقلانیت) و «دروج» (نادرستی، بن دروغ و گمراهی) است. در این مقابله، زرتشت کمک «مزدا-اهورا» را طلب می کند که تشویق کننده انسانها به عقلانیت و تفکر است و تنها را مبارزه با دیوان که حامیان دروج هستند.

نمی توان با اطمینان گفت که دین زرتشت هیچگاه بعد از مرگ موسسش، به همانگونه که او انتظار داشته، باقی مانده است. از درجه خالص ماندن این باورها نیز تخمینی در دست نداریم، غیر از اینکه داریوش نیز در کتیبه های خود به یکی از جنبه های دروج، یعنی «دروگ» یا سخن ناراست (دروغ) اشاره می کند. می توان تصور کرد که باورهای گاثایی که برای جامعه ای کوچک و قبیله ای در شرق ایران طراحی شده بودند، بعد از برخورد با جوامع متمدن و ساکن غرب ایران و تاثیر پذیرفتن از باورهای مغها و ادیان بین النهرین و در طول سالهای متمادی، تبدیل به دینی شد که در دوران ساسانی موقعیت رسمی را پیدا کرد. صحبت از دین زرتشتی ساسانی را به آینده موکول می کنیم.



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 2:16 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

  بچه ها اگر شهر سقوط کرد دوباره فتحش می کنیم

 

 مواظب باشیم ایمانمان سقوط نکند.

                                            شهید محمد جهان ارا

 

اون روزی که این جانباز باناله هاش با رهبرش حرف میزد و یاد تونه ؟ چی می گفت ؟ کسی

 میدونه؟

 

این روزاهمه ازخاطرات خرمشهروجنگ ۸ ساله وشهادت حرف میزنن اما من میخوام درمورد

 کسایی بگم  که حتی شاید ازشهیدان هم گمنام ترن.

شهیدان زنده ای که در وطنمون نفس میکشن .

  به ادامه مطلب مراجعه کنین...



ادامه مطلب ...
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 835
بازدید کل : 59586
تعداد مطالب : 178
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


weblogbartar.ir
weblogbartar.ir
پرشین چت بهترين چت روم فارسي با محيط زيبا و جذاب
کاربر:
رمز: